در روزهای اخیر، فضای رسانهای و دینی کشور شاهد یکی از داغترین و جنجالیترین گفتگوهای سالهای اخیر بود. مناظرهای که فراتر از یک بحث آکادمیک در کنج حجرههای حوزه علمیه، به سطح جامعه کشیده شد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این رویارویی میان حجتالاسلام حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی حول محور یکی از حساسترین موضوعات اعتقادی شیعه، یعنی «شهادت و مظلومیت حضرت زهرا (س)» شکل گرفت.
جرقهی یک آتش: چرا این مناظره برگزار شد؟
همه چیز از اظهارات جنجالی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در یک شبکه اینترنتی آغاز شد. او به عنوان یک عالم شیعی، مواضعی را بیان کرد که با قرائت مشهور و سنتی شیعه درباره واقعه شهادت حضرت زهرا (س) تفاوتهای بنیادین داشت. اردستانی در آن برنامه در نحوه وقوع حوادث پس از رحلت پیامبر (ص) و آزار و اذیتهای وارده به دخت نبی اکرم تشکیک کرد.
این صحبتها که برخی آن را «خارج از عرف» دانستند، بلافاصله با واکنش تند بدنه مذهبی و روحانیون مواجه شد. در میان تمام این واکنشها، حامد کاشانی، پژوهشگر تاریخ اسلام، با انتشار متنی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق)، آمادگی خود را برای مناظره اعلام کرد؛ البته مشروط به رعایت اخلاق. سرانجام رسانه «مدرسه آزاد» در یوتیوب میزبان این گفتگو شد تا میلیونها مخاطب شاهد تقابل دو دیدگاه کاملاً متفاوت باشند.
دو تفکر در برابر هم: کاشانی و اردستانی چه کسانی هستند؟
برای درک بهتر آنچه در این مناظره گذشت، باید نگاهی به کارنامه و پیشینه فکری این دو نفر بیندازیم. تفاوت آنها تنها در دیدگاهشان نسبت به یک واقعه تاریخی نیست، بلکه در روش و منش علمی آنهاست.
| ویژگی | حجتالاسلام حامد کاشانی | عبدالرحیم سلیمانی اردستانی |
|---|---|---|
| تخصص اصلی | تاریخ اسلام و علوم حدیث (تحصیلات حوزوی + مهندسی مکانیک) | ادیان، کلام جدید و روششناسی فکری |
| رویکرد در مناظره | پژوهش تاریخی، استناد به منابع روایی و اجماع مورخان | پدیدارشناسی دینی، عقلانیت انتزاعی و رد حجیت تاریخ |
| جایگاه فعلی | مدرس حوزه و استاد دانشگاه امام صادق (ع) | استاد دانشگاه مفید و عضو مجمع مدرسین و محققین قم |
هسته اصلی دعوا: تاریخ یا عقل انتزاعی؟
نقطه عطف این مناظره، دعوا بر سر «روش» بود. حامد کاشانی با دست پر از اسناد تاریخی آمده بود و اردستانی با سلاح «عقلانیت شخصی» و نفی تاریخ.
اردستانی صراحتاً اعلام کرد که تاریخ را قبول ندارد و گفت: «کل تاریخ حتی به حد ظنّ هم نمیرسد.» او روش خود را «پدیدارشناسی» نامید و تأکید کرد که هدفش فقط شناخت است، نه دفاع از عقاید. به باور او، منابع دینشناسی فقط عقل (پیامبر ظاهر) و کتاب و سنت (پیامبر باطن) هستند و تاریخ جایگاهی ندارد.
در مقابل، کاشانی این رویکرد را «خروج از چارچوب تحقیق» دانست. او گفت که نمیتوان با «حدیث نفس» و احساسات درونی، وقایع مستند تاریخی را رد کرد. کاشانی معتقد بود که اردستانی به جای تحقیق علمی، در حال ارائه یک قرائت شخصی و گسسته از واقعیتهای ثبت شده است.
ماجرای عدالت امام علی (ع) و درِ سوخته
یکی از بحثبرانگیزترین بخشهای مناظره، استدلال اردستانی درباره واکنش امیرالمؤمنین (ع) به هجوم بود. او گفت:
«اگر در آتش گرفته، چرا حضرت زهرا پشت در مانده و فاصله نمیگیرد؟»
اما استدلال اصلی او کلامی بود. اردستانی مدعی شد که «عدالت مطلق» علی (ع) اجازه نمیدهد که ایشان در برابر حمله به همسرش سکوت کند. او گفت اگر تاریخ میگوید علی (ع) سکوت کرده، پس تاریخ غلط است، چون با عدالت علی نمیسازد.
حامد کاشانی اما پاسخی متفاوت داشت. او گفت نباید ذهنیت امروزی را به تاریخ تحمیل کرد. کاشانی رفتار امام علی (ع) را در چارچوب «مصلحت» و «تقیه» برای حفظ اصل اسلام تفسیر کرد و گفت:
«شما بر اساس استبعاد (بعید دانستن) صحبت میکنید، نه سند تاریخی. باید ثابت کنید که امام فرصت دفاع داشته و سکوت کرده، نه اینکه فقط بگویید بعید است.»
کاشانی تأکید کرد که سکوت امام نه از سر ضعف، بلکه به فرمان الهی و برای جلوگیری از نابودی کل نهضت پیامبر بوده است.
کنایههای سیاسی و جنجال «زمین وهابیت»
مناظره لایههای پنهان سیاسی نیز داشت. اردستانی در بخشی از صحبتهایش، نقدی کنایهآمیز به حکومتهای دینی زد. او با بیان اینکه ابوبکر حکومتش را دینی میدانست و محال است حکومت دینی مخالفش را بکشد، با کنایه گفت:
«من به چشم خودم دیدهام که در این ۴۶ سال، یک حکومت دینی حتی یک نفر از مخالفانش را نکشته، یک نفر را زندانی و شکنجه نکرده است!»
این سخن او تلاشی بود برای تطبیق نقد تاریخی بر نقد سیاسی روز. اما کاشانی از زاویهای دیگر به سیاست نگاه کرد. او هشداری جدی داد و گفت که مواضع اردستانی، خوراک رسانههای ضد شیعی شده است. کاشانی بیان کرد:
«آقای اردستانی به احتمال خیلی خیلی زیاد ناخواسته، در زمین وهابیت بازی کرده است.»
عبارت وایرال شده: «این مسئله برای من ناموسی است»
اوج احساسات در مناظره زمانی بود که حامد کاشانی با حرارت از اهمیت موضوع صحبت کرد و گفت: «شهادت حضرت فاطمه برای من ناموسیه.» این جمله به سرعت در فضای مجازی دستبهدست شد و نشان داد که برای شیعیان، ماجرای حضرت زهرا (س) صرفاً یک برگ از تاریخ نیست، بلکه بخشی از هویت و غیرت دینی آنهاست. در مقابل، اردستانی گفت که این موضوع برای او ناموسی نیست و بود و نبودش تغییری در اعتقادش ایجاد نمیکند؛ حرفی که شکاف عمیق او با بدنه مذهبی جامعه را آشکار کرد.
پایان ماجرا: برنده چه کسی بود؟
پس از پایان مناظره، موجی از واکنشها سرازیر شد. بسیاری از تحلیلگران و حتی رسانهها، حامد کاشانی را پیروز این میدان دانستند. آنها معتقد بودند کاشانی با ادب، تسلط بر منابع و استدلالهای دقیق، توانست از پسِ ادعاهای بدون سند اردستانی بربیاید.
اما برای اردستانی اوضاع پیچیدهتر شد. نه تنها رسانهها او را به عنوان «فرد شبههافکن» نقد کردند، بلکه گزارشهایی از برخوردهای تند و حتی فیزیکی با او منتشر شد. تناقضات رفتاری او نیز زیر ذرهبین رفت؛ مثلاً اینکه او ارتزاق از بیتالمال را نقد میکرد اما خودش عضو مجموعهای بود که با بودجه دولتی اداره میشد.
این مناظره نشان داد که در جامعه شیعی ایران، خطوط قرمزی وجود دارد که عبور از آنها با «عقلانیت انتزاعی» و بدون پشتوانه محکم تاریخی ممکن نیست. حامد کاشانی توانست با روشی علمی از این خطوط قرمز دفاع کند، در حالی که اردستانی با نادیده گرفتن حساسیتهای هویتی و تاریخی، خود را در معرض طوفانی از انتقادات قرار داد.




1 نظر
محمد
اینکه اقای اردستانی گفتند که دیوارها آن زمان کوتاه بودن و حیاط کوچک بوده و سرو صدای عمر و همراهاش حتما به گوش حضرت علی می رسیده چرا نیامدن جواب این ها رو بدهند ،،اگر روی درب حیاط سقف باشه مانندسایه بان و حضرت فاطمه خودشان آمدن تا حضرت علی ،رودر رو با اینها نشود،چون احتمال درگیری بالا بود ، ولی مخالفان ، حرف سرشان نمی شد و فقط امده بودن تا خودی نشان دهند ، و همین کار رو کردن واین از خود گذشتگی حضرت فاطمه نه برای حضرت علی بلکه بخاطرحفظ اسلام نوپایی پیامبر بوده است