جان رابرت بولتون، دیپلمات و وکیل کهنهکار آمریکایی، یکی از جنجالیترین و تأثیرگذارترین چهرههای جمهوریخواه در عرصه سیاست خارجی طی دهههای اخیر به شمار میرود. او که به مواضع سرسختانه و جنگطلبانهاش شهرت دارد، همواره در کانون بحثهای سیاسی قرار داشته و سیاستهایش، بهویژه در قبال ایران، بازتابهای گستردهای در سطح بینالمللی به همراه داشته است. حضور او در دولت دونالد ترامپ به عنوان مشاور امنیت ملی، اوج دوران کاری و در عین حال، نقطه آغاز تنشهای عمیق او با رئیسجمهور وقت بود.
زندگی شخصی و خانواده
جان بولتون در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ در بالتیمور، مریلند، در خانوادهای از طبقه کارگر متولد شد. پدرش، ادوارد جکسون بولتون، یک آتشنشان و مادرش، ویرجینیا کلارا، خانهدار بود. او با بورسیه تحصیلی به مدرسه معتبر مکدونا رفت و سپس تحصیلات عالی خود را در دانشگاه ییل ادامه داد و در سال ۱۹۷۰ با مدرک لیسانس هنر و با درجه عالی فارغالتحصیل شد. او سپس به دانشکده حقوق ییل رفت و در سال ۱۹۷۴ دکترای حقوق خود را دریافت کرد. بولتون با گرچن اسمیت بولتون ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج یک دختر به نام جنیفر سارا بولتون است.
سابقه کاری و سیاسی
بولتون فعالیت سیاسی خود را در دولتهای مختلف جمهوریخواه پیش برده است. او در دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان و جرج بوش پدر در سمتهای مختلفی در وزارت دادگستری، وزارت امور خارجه و آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) فعالیت کرد.
- معاون وزیر خارجه در امور کنترل تسلیحات (۲۰۰۱-۲۰۰۵): در دولت جرج دابلیو بوش، بولتون به عنوان یکی از چهرههای اصلی نومحافظهکار، نقش مهمی در پیشبرد سیاستهای تهاجمی آمریکا، از جمله خروج از پیمان موشکهای ضد بالستیک (ABM) و زمینهسازی برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ ایفا کرد.
- سفیر ایالات متحده در سازمان ملل (۲۰۰۵-۲۰۰۶): انتصاب او به این سمت با مخالفت شدید دموکراتها روبرو شد و جرج بوش مجبور شد با استفاده از اختیارات ویژه خود در زمان تعطیلات کنگره، او را منصوب کند. دوره کوتاه او در سازمان ملل با تلاش برای پیشبرد منافع آمریکا و انتقادات صریح از این سازمان همراه بود.
- مشاور امنیت ملی (۲۰۱۸-۲۰۱۹): اوج دوران کاری بولتون، انتصاب او به عنوان سومین مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. در این دوره ۱۷ ماهه، او تلاش کرد تا سیاست خارجی تهاجمی و دیدگاههای جنگطلبانه خود را، بهویژه در قبال ایران، کره شمالی و ونزوئلا، به دولت ترامپ تحمیل کند.
مواضع ضد ایرانی
خصومت با جمهوری اسلامی ایران یکی از پایههای اصلی تفکر و سیاست خارجی جان بولتون است. او دهههاست که به صراحت از لزوم تغییر رژیم در ایران سخن میگوید و از هر فرصتی برای تشدید فشارها علیه تهران استفاده کرده است.
- حمایت از حمله نظامی: بولتون بارها و به صورت علنی خواستار حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران شده است. مقاله معروف او در سال ۲۰۱۵ در روزنامه نیویورک تایمز با عنوان “برای متوقف کردن بمب ایران، ایران را بمباران کنید” گویای دیدگاه صریح او در این زمینه است.
- خروج از برجام: او یکی از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران (برجام) بود و نقش کلیدی در تصمیم دونالد ترامپ برای خروج یکجانبه آمریکا از این توافق در ماه مه ۲۰۱۸ ایفا کرد.
- ارتباط با گروههای مخالف جمهوری اسلامی: بولتون سابقه حضور و سخنرانی در گردهماییهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را دارد و در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۲۰۱۷ وعده داده بود که تا قبل از سال ۲۰۱۹، جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد و آنها در تهران جشن خواهند گرفت.
- قرار دادن سپاه در لیست تروریستی: او از حامیان اصلی قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکا بود.
رابطه پر تنش با ترامپ و برکناری
رابطه جان بولتون و دونالد ترامپ از همان ابتدا بر پایه یک ائتلاف مصلحتی شکل گرفت و سرانجام به اختلافی عمیق و علنی منجر شد. ترامپ به دنبال مشاوری بود که چهرهای سرسخت از دولت او به نمایش بگذارد و بولتون نیز فرصتی برای پیادهسازی ایدههای تندروانه خود یافته بود. با این حال، اختلافات بنیادین در دیدگاههای آنها به سرعت آشکار شد.
بولتون در موضوعاتی چون کره شمالی، افغانستان و بهویژه ایران با ترامپ اختلاف نظر داشت. در حالی که ترامپ به دنبال مذاکره و رسیدن به توافق (حتی به صورت نمادین) با رهبران این کشورها بود، بولتون هرگونه دیپلماسی را بیفایده میدانست و بر فشار حداکثری و گزینه نظامی اصرار داشت. این اختلافات در نهایت باعث شد که ترامپ در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹ از طریق توییتر اعلام کند که “دیگر به خدمات جان بولتون در کاخ سفید نیازی نیست” و او را برکنار کرد. بولتون اما مدعی شد که خود شب قبل استعفا داده بود.
کتاب خاطرات و مواضع ترامپ درباره او
پس از برکناری، بولتون کتابی جنجالی با عنوان “اتاقی که در آن اتفاق افتاد” منتشر کرد که در آن به شدت از عملکرد و شخصیت دونالد ترامپ انتقاد کرده و او را برای ریاستجمهوری “نامناسب” خوانده بود. او در این کتاب ترامپ را به اتخاذ تصمیمات بر اساس منافع شخصی و انتخاباتی متهم کرد.
در مقابل، دونالد ترامپ نیز بارها با لحنی تحقیرآمیز از بولتون یاد کرده است. او کتاب بولتون را “مجموعهای از دروغها و داستانهای ساختگی” خواند و او را “یک احمق بدخلق که فقط به دنبال جنگ بود” توصیف کرد. این دشمنی تا جایی پیش رفت که ترامپ پس از پیروزی مجدد در انتخابات، از جمهوریخواهان خواست تا افرادی مانند بولتون را برای عضویت در دولت به او پیشنهاد نکنند.
حمله افبیآی به منزلش
در یک تحول غیرمنتظره، در روز جمعه ۲۲ اوت ۲۰۲۵، مأموران اداره تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) به منزل جان بولتون یورش بردند. این اقدام که در چارچوب تحقیقاتی مرتبط با اسناد طبقهبندی شده صورت گرفت، بازتاب گستردهای داشت. این تحقیقات به نحوه مدیریت و استفاده بولتون از اطلاعات محرمانه، بهویژه در رابطه با کتاب خاطراتش، مربوط میشود.
دونالد ترامپ در واکنش به این خبر، ضمن ابراز بیاطلاعی، بار دیگر بولتون را “آدم پستی” خواند و گفت به دادستان کل دستور داده است که “هر کاری لازم است انجام دهد.” این رویداد فصل جدیدی از جدال میان بولتون و ساختار سیاسی آمریکا را به نمایش گذاشت.
حرفها و سخنرانیهای کلیدی
سخنرانیها و نوشتههای بولتون همواره با صراحت و مواضعی تند همراه بوده است. او معتقد به “صلح از طریق قدرت” و یکجانبهگرایی آمریکایی است و سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل را مانعی برای اعمال قدرت آمریکا میداند. جملات او مبنی بر لزوم حمله به ایران، تغییر رژیم و بیفایده بودن دیپلماسی با “رژیمهای سرکش” بارها خبرساز شده و نمایانگر جهانبینی اوست که در آن، استفاده از نیروی نظامی ابزاری مشروع و گاه ضروری برای تأمین منافع ملی آمریکاست.