اگر از مخاطبان قدیمی تلویزیون و اخبار باشید، محال است صدای گرم، آرام و مسلطی را که سالها اخبار پیروزیها و شکستهای ورزشی را روایت میکرد، فراموش کرده باشید. محمود معصومی، یکی از چهرههای نوستالژیک و ماندگار صدا و سیما است که برای بیش از دو دهه، مهمان خانههای مردم بود.
از طبس تا استودیوی خبر؛ آغاز یک سفر ۲۵ ساله
محمود معصومی که اصالتاً اهل شهر کویری طبس است، در حدود سال ۱۳۴۷ متولد شد. ورود او به دنیای خبر به سال ۱۳۶۹ بازمیگردد؛ زمانی که با شرکت در آزمون گویندگی و پذیرفته شدن در آن، پا به سازمان صدا و سیما گذاشت.
خاطره بامزه از استخدام و شروع کار:
نه من به گویندگی علاقهمند بودم، ما با یکی از دوستان دنبال کار بودیم، بعد ایشون یک روز اومد گفت کار پیدا کردم، گفتم کجا؟ گفت گویندگی خبر رادیو! گفتم پس من چی؟ پسر خوب ما باهم دنبال کار بودیم. گفت مهلتش دیگه تموم شده! من فردا باید برم مصاحبه! گفتم تلفنش رو بده من زنگ بزنم. زنگ زدم یه خانمی برداشت، تعریف کردم. گفت حالا که دوستتون به شما نارو زده اسمتون رو مینویسم!
وقتی رفتیم با دوستم اون موقع آقای ندیری سردبیر خبر ورزشی بودن، 100 تا سوال ورزشی دادن و گفتن تست هاشو بزنید. دوستم زد همشو بلد بود من هیچی نزدم. آقای ندیری گفت برای چی اومدی؟ گفتم برای گویندگی!
یه روزنامه داد گفت این متن رو میخونی، خوندم و اومدم. بعد زنگ زد شما میتونی بیای ولی به دوستم زنگ نزدن! و تا ابد دیگه با اون دوستم دوست نشدم 🙂


او در خاطراتش از روزهای اول کار، روایتی بامزه از استرس و بیتجربگی دارد. معصومی تعریف میکند که در یکی از تمرینهای اولیه، چنان با هیجان و فریاد عبارت “ساعت ۱۷” را در میکروفون اعلام کرد که مهندس صدا از شدت بلندی صدا وحشتزده شد و از استودیو فرار کرد! با این حال، او به سرعت بر کار مسلط شد و سبک “بیطرفانه” و متین او به امضای کاریاش تبدیل شد.
افشای راز پرسپولیسی بودن پس از چابکسازی صدا و سیما
یکی از ویژگیهای بارز محمود معصومی در طول ۲۵ سال فعالیت، رعایت کامل اصل بیطرفی بود. او اخبار استقلال و پرسپولیس را چنان بدون جهتگیری میخواند که هیچکس نمیتوانست حدس بزند در دل او چه میگذرد. اما این راز سرانجام فاش شد! معصومی پس از چابکسازی صدا و سیما اعتراف کرد که تمام این سالها هوادار دوآتشه پرسپولیس بوده است. این اعتراف دیرهنگام، برای بسیاری از طرفداران فوتبال جالب و البته جنجالی بود و نشاندهنده تعهد بالای حرفهای او در زمان کارش بود.
آقای معصومی در این مورد گفته است:
استقلال که میباخت ما میگفتیم شکست خورد! پرسپولیس که میباخت ما میگفتیم نتیجه رو واگذار کرد! یعنی استقلال میباخت ناراحت نمیشدم 🙂

زندگی شخصی در هالهای از ابهام
برخلاف بسیاری از چهرههای رسانهای، محمود معصومی به شدت از حریم خصوصی خود محافظت میکند. اطلاعات بسیار کمی درباره خانواده او وجود دارد و هیچ گزارشی درباره همسر یا فرزندانش در دسترس نیست. تنها تصویری که از زندگی خصوصی او منتشر شده، عکسی در کنار مادرش است که نشاندهنده پیوند عمیق عاطفی او با خانواده است.
او در مصاحبههای اخیرش با گلایه از کنجکاویهای عجیب برخی مردم گفته است که گاهی در خیابان جلوی او را میگیرند و سوالات عجیبی مثل “فلان فوتبالیست چند تا همسر دارد؟” میپرسند! معصومی تأکید میکند که گویندگان خبر فقط راوی رویدادها هستند و از پشتپرده زندگی خصوصی ورزشکاران خبری ندارند.
ماجرای خداحافظی و علت ترک صدا و سیما
سرانجام در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، در آخرین شب سال و در بخش خبری ساعت ۲۱، محمود معصومی با حضور محمدرضا حیاتی روی آنتن رفت و به طور رسمی خداحافظی کرد. او با لبخندی تلخ و شیرین، برای آخرین بار اخبار ورزشی را اجرا کرد و بازنشستگی خود را اعلام نمود.
اما علت این خداحافظی چه بود؟ دلیل اصلی و رسمی، رسیدن به سن بازنشستگی پس از ۲۵ سال خدمت صادقانه عنوان شد. با این حال، برخی شنیدهها حاکی از آن بود که تغییرات ساختاری در سازمان صدا و سیما، مانند حذف معاونت سیاسی، کوتاه شدن بخشهای خبری و راهاندازی معاونت جدید خبر نیز در این تصمیمگیری بیتأثیر نبوده است.

بازگشت دوباره پس از ۱۰ سال سکوت
محمود معصومی پس از خداحافظی در سال ۹۳، حدود ۱۰ سال از فضای رسانهای دور بود و در سکوت خبری زندگی میکرد. اما اخیراً با ظاهری که گرد پیری بر آن نشسته و تغییرات چهرهاش محسوس است، در برنامههای تلویزیونی مانند “برمودا” (با اجرای کامران نجفزاده) و “صبحانه ایرانی” (با اجرای المیرا شریفیمقدم) حاضر شد.
در این مصاحبهها او صراحتا اعلام کرد که بازنشسته نشده است، بلکه به علت اجرای طرح چابکسازی از صدا و سیما کنار گذاشته شده است! همچنین او از پیگیری سریع صندوق صدا و سیما برای تسویه وام گلایه کرد!
سوال بامزه کامران نجف زاده در برنامه برمودا:
کامران نجف زاده: شما سبیلهاتون رو توی این سالها زدین؟
محمد معصومی: آره من یکبار زدم از خونه پرتم کردن بیرون! البته بعد از خروج از صدا و سیما 🙂
او در این برنامهها به مرور خاطرات پرداخت و جملهای ماندگار گفت: “برد تیم مورد علاقه خاطره شیرین است و باختش، خاطره تلخ؛ و اخبار ورزشی همیشه مجموعهای از این خاطرات است.” بازگشت او بار دیگر حس نوستالژی را در دل مخاطبان قدیمی تلویزیون زنده کرد.





