اگر مکانیسم ماشه فعال شود چه می‌شود؟ عواقب اسنپ بک برای ایران

مکانیسم ماشه و تحریم های ایران توسط سازمان ملل متحد

این روزها دوباره نگرانی‌ها از فعال شدن «مکانیسم ماشه» یا آن‌طور که در دنیا شناخته می‌شود، «اسنپ‌بک»، بالا گرفته است. برای بسیاری از ما مردم عادی، این اصطلاحات حقوقی و سیاسی پیچیده و دور از دسترس به نظر می‌رسند.

اما واقعیت این است که کشیده شدن این ماشه، می‌تواند مستقیماً روی سفره، شغل و آینده تک‌تک ما تأثیر بگذارد. این یک تهدید صرفاً سیاسی نیست؛ یک زلزله اقتصادی و اجتماعی است که همه ما آن را حس خواهیم کرد.

در این تحلیل، به زبان ساده و با نگاهی به زندگی روزمره خودمان، بررسی می‌کنیم که فعال شدن این مکانیسم چه پیامدهایی برای ایران و مردمش خواهد داشت.

سرگذشت مکانیسم ماشه

مکانیسم ماشه، که در ادبیات حقوقی و سیاسی بین‌المللی با عنوان «اسنپ‌بک» (Snapback) شناخته می‌شود، یکی از نوآورانه‌ترین و در عین حال بحث‌برانگیزترین مفاد حقوقی مرتبط با توافق هسته‌ای ایران است. این سازوکار به عنوان یک اهرم فشار نهایی طراحی شده تا از پایبندی ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام اطمینان حاصل شود. درک دقیق عملکرد، مبانی حقوقی و ویژگی‌های منحصربه‌فرد آن برای تحلیل پیامدهای بالقوه‌اش ضروری است.

خاستگاه و هدف در چارچوب برجام

مکانیسم ماشه یکی از ارکان اصلی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود که در ژوئیه ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده) منعقد شد. این سازوکار اساساً یک ابزار اجرایی و تضمینی برای طرف‌های غربی بود تا اطمینان یابند که در صورت عدم پایبندی ایران به محدودیت‌های هسته‌ای توافق‌شده، می‌توانند به سرعت و به طور مؤثر تحریم‌های بین‌المللی را بازگردانند.

محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت که به توافق برجام دست یافت
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه وقت که به توافق برجام دست یافت

جایگاه حقوقی این مکانیسم در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد تثبیت شده است. این قطعنامه که برجام را تأیید و به آن وجهه قانونی بین‌المللی بخشید، مکانیسم ماشه را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از این توافق به رسمیت شناخت. تصویب این قطعنامه، رابطه ایران با شورای امنیت را از یک وضعیت تقابلی که تحت قطعنامه‌های فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داشت، به یک همکاری مشروط تغییر داد. وجه تسمیه «ماشه» نیز از همین ویژگی نشأت می‌گیرد؛ همانند کشیدن ماشه یک سلاح، این اقدام به صورت آنی، سریع و تقریباً غیرقابل بازگشت، مجموعه‌ای از پیامدها را به دنبال دارد.

در واقع، این مکانیسم نه تنها یک ابزار تنبیهی، بلکه یک عنصر قدرتمند «بازدارندگی قهرآمیز» است. ارزش راهبردی اصلی آن در تهدید به استفاده از آن نهفته است، نه لزوماً در فعال‌سازی آن. ماهیت تقریباً خودکار و توقف‌ناپذیر این فرآیند، تهدید را معتبر می‌سازد و آن را از یک بند قراردادی ساده به یک اهرم فشار راهبردی دائمی برای وادار کردن ایران به پایبندی تبدیل می‌کند. تهدیدهای مکرر کشورهای اروپایی برای استفاده از این ابزار، کارکرد آن را به عنوان یک وسیله دیپلماسی قهرآمیز تأیید می‌کند.

ضربه روانی: مرگ امید و آغاز بحران

اولین و شاید مهم‌ترین پیامد فعال شدن ماشه، یک شوک روانی است. سال‌هاست که بسیاری از ما، با وجود تمام سختی‌ها، به آینده‌ای بهتر و گشایشی در روابط با دنیا امیدوار بوده‌ایم. فعال شدن مکانیسم ماشه این امید را به طور کامل از بین می‌برد و این پیام را به جامعه می‌دهد که درهای دیپلماسی برای همیشه بسته شده‌اند. این «حذف قطعی امید به آینده» از هر تحریم جدیدی ویرانگرتر است.

این اتفاق به معنای فروپاشی کامل چارچوب دیپلماتیکی است که در سال ۲۰۱۵ با برجام ساخته شد و آغازی بر یک بحران اعتماد عمیق خواهد بود. در چنین شرایطی، دیگر نمی‌توان به هیچ توافق و مذاکره‌ای در آینده دل بست و این یعنی ورود به فصلی جدید و بسیار خطرناک‌تر از رویارویی.

فرآیند مکانیسم ماشه
فرآیند مکانیسم ماشه

فروپاشی اقتصادی: از ابرتورم تا سفره‌های خالی‌تر

بیایید رک و پوست‌کنده صحبت کنیم. این شوک روانی بلافاصله خودش را در بازارهای ارز، طلا و کالا نشان خواهد داد. وقتی امید از بین برود، اعتماد به پول ملی (ریال) هم فرو می‌ریزد. مردم برای حفظ ارزش دارایی‌هایشان به سمت خرید دلار، طلا و ملک هجوم می‌برند و این یعنی یک سقوط فاجعه‌بار برای ریال.

احتمال دلار ۱۶۵ هزار تومانی!

تحلیل‌های اقتصادی که توسط اتاق بازرگانی ایران انجام شده، سناریوهای وحشتناکی را پیش روی ما قرار می‌دهد. در بدترین حالت، قیمت دلار ممکن است به ۱۶۵ هزار تومان جهش کند. تصور کنید این افزایش قیمت چه بلایی بر سر قدرت خرید ما می‌آورد.

این تنها آغاز ماجراست. جهش نرخ ارز مستقیماً به قیمت تمام کالاها، از مواد غذایی گرفته تا لوازم خانگی، منتقل می‌شود و تورم را به سطوح «ابرتورمی» می‌رساند. پیش‌بینی‌ها از رسیدن نرخ تورم سالانه به ۹۰ درصد حکایت دارند. در چنین وضعیتی، برنامه‌ریزی برای ساده‌ترین هزینه‌های زندگی هم غیرممکن می‌شود. همزمان، سرمایه‌گذاری خارجی متوقف شده و چرخ‌های اقتصاد از حرکت باز می‌ایستد. این یعنی یک رکود عمیق اقتصادی که پیش‌بینی می‌شود رشد اقتصادی را به منفی ۳ درصد برساند و نرخ بیکاری را تا ۱۴ درصد افزایش دهد.

پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی پس از فعال‌سازی ماشه

شاخص کلان اقتصادی وضعیت پایه (مرداد ۱۴۰۴) سناریوی محتمل (رکود تورمی) سناریوی بدبینانه (بحران عمیق)
نرخ ارز آزاد (تومان) ۹۳,۰۰۰ ۱۳۵,۰۰۰ ۱۶۵,۰۰۰
تورم سالانه (درصد) ۵۰٪ ۷۵٪ ۹۰٪
رشد اقتصادی (GDP) ۰.۳٪ ۱.۰٪- ۳.۰٪-
نرخ بیکاری (درصد) ۱۲.۰٪ ۱۴.۰٪
ارزش بازار بورس (میلیارد دلار) ۹۰ ۶۵
منبع: تحلیل اتاق بازرگانی ایران

فعال شدن مکانیسم ماشه = تحریم شدن توسط ۱۹۳ کشور!

فعال شدن ماشه به معنای بازگشت کامل و خودکار شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل است که قبل از برجام علیه ایران وضع شده بودند. این یعنی ایران دوباره ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می‌گیرد و برنامه هسته‌ای‌اش «تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی» شناخته می‌شود.

تفاوت بزرگ این تحریم‌ها با تحریم‌های یکجانبه آمریکا این است که این بار تمام ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل قانوناً موظف به اجرای آن‌ها هستند. این یعنی یک انزوای کامل حقوقی و دیپلماتیک.

این تحریم‌ها تقریباً تمام جنبه‌های اقتصادی و نظامی کشور را هدف قرار می‌دهند:

  • تحریم‌های هسته‌ای و موشکی: هرگونه همکاری برای غنی‌سازی اورانیوم، پروژه‌های آب سنگین و فعالیت‌های مرتبط با موشک‌های بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای به طور کامل ممنوع می‌شود.
  • تحریم تسلیحاتی: خرید و فروش هرگونه سلاح متعارف مانند تانک، هواپیمای جنگی و کشتی جنگی برای ایران ممنوع خواهد شد.
  • بازرسی محموله‌ها: تمام کشورها موظف می‌شوند محموله‌های هوایی و دریایی به مقصد ایران یا از مبدأ ایران را بازرسی کنند. این به معنای مجوز قانونی برای توقیف کشتی‌ها و هواپیماهای ایرانی است.
  • تحریم‌های مالی و بانکی: دارایی‌های تعداد زیادی از افراد و نهادهای ایرانی، به خصوص مرتبط با سپاه و وزارت دفاع، مسدود می‌شود و سفرشان ممنوع خواهد شد. بانک‌های ایرانی از نظام مالی بین‌المللی کاملاً قطع می‌شوند و حتی انتقال پول برای کالاهای بشردوستانه هم بسیار سخت خواهد شد.

قطعنامه‌های بازگشتی شورای امنیت

قطعنامه شورای امنیت سال تصویب محورهای کلیدی تحریم‌ها و محدودیت‌ها
۱۶۹۶ ۲۰۰۶ درخواست الزام‌آور از ایران برای تعلیق تمامی فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی و بازفرآوری
۱۷۳۷ ۲۰۰۶ اعمال تحریم بر افراد و نهادهای درگیر در برنامه‌های هسته‌ای و موشکی؛ ممنوعیت انتقال فناوری و مواد حساس هسته‌ای به ایران
۱۷۴۷ ۲۰۰۷ گسترش فهرست تحریم‌ها؛ اعمال تحریم تسلیحاتی (ممنوعیت صادرات سلاح از ایران)
۱۸۰۳ ۲۰۰۸ گسترش ممنوعیت سفر و مسدودسازی دارایی‌ها؛ الزام کشورها به بازرسی محموله‌های مشکوک
۱۸۳۵ ۲۰۰۸ تأیید مجدد قطعنامه‌های پیشین بدون افزودن تحریم‌های جدید
۱۹۲۹ ۲۰۱۰ شدیدترین قطعنامه؛ ممنوعیت کامل فروش سلاح‌های سنگین به ایران؛ ممنوعیت فعالیت‌های مرتبط با موشک‌های بالستیک

انزوای سیاسی و واکنش احتمالی ایران

با فعال شدن ماشه، برجام به طور کامل می‌میرد و هرگونه امید برای مذاکره در آینده از بین می‌رود. ایران در انزوای کامل دیپلماتیک قرار خواهد گرفت و احتمالاً برای جبران آن به سمت روسیه و چین متمایل‌تر خواهد شد. اما حتی حمایت این دو کشور هم محدود خواهد بود، زیرا آن‌ها نیز از نظر قانونی موظف به رعایت قطعنامه‌های سازمان ملل هستند.

اما سوال اصلی این است که واکنش ایران چه خواهد بود؟ تحلیل‌ها نشان می‌دهد که محتمل‌ترین پاسخ، نه یک جنگ نظامی، بلکه یک اقدام هسته‌ای شدید خواهد بود. گزینه‌هایی مانند خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و آغاز غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۹۰ درصد (سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح) مطرح است. چنین اقدامی، بحران را از یک اختلاف سیاسی به یک بحران امنیتی جهانی تبدیل کرده و خطر درگیری نظامی را به شدت بالا می‌برد.

در نهایت، این مردم عادی هستند که سنگین‌ترین هزینه این بحران را پرداخت خواهند کرد. فعال شدن مکانیسم ماشه یک بازی سیاسی در راهروهای سازمان ملل نیست؛ بلکه رویدادی است که می‌تواند منجر به فقر گسترده، بیکاری، ناامنی غذایی و فرسایش سرمایه‌های اجتماعی و انسانی ما شود. این اقدام، پایان دیپلماسی و آغاز فصلی تاریک و غیرقابل پیش‌بینی است که در آن، گزینه‌ها محدود به تحمل انزوای ویرانگر یا حرکت به سوی یک تقابل پرخطر جهانی خواهد بود. آینده‌ای که هیچ‌کدام از ما برای خود و فرزندانمان نمی‌خواهیم.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

نظر خود را برای "تیرداد نامه" بنویسید