بیوگرافی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی و اظهارات او درباره حضرت علی (ع) و فاطمه (س)

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

در روزهای اخیر، نام یک پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم بیش از پیش در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی شنیده می‌شود. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، روحانی‌ای که با دیدگاه‌های متفاوت و گاه ساختارشکنانه خود، بحث‌های داغی را در محافل مذهبی به راه انداخته است. اما او کیست و چرا اظهاراتش تا این حد جنجال‌برانگیز شده است؟

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی کیست؟

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی (که گاهی با شهرت سلیمانی بهبهانی نیز شناخته می‌شود) در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی (برخی منابع سال ۱۳۳۸ را ذکر کرده‌اند) در شهرستان بهبهان استان خوزستان متولد شد. او در خانواده‌ای کاملاً مذهبی و روحانی رشد کرد؛ پدرش از علمای محلی بود و اولین آموزگار او در مسیر طلبگی محسوب می‌شد.

سلیمانی دوران تحصیلات عمومی خود را تا مقطع دیپلم در زادگاهش گذراند و هم‌زمان در فعالیت‌های انقلابی علیه رژیم پهلوی نیز مشارکت داشت. او پس از گذراندن مقدمات دروس حوزوی نزد پدر و علمای شهر، در سال ۱۳۶۱ برای تکمیل تحصیلات راهی قم شد.

تصویر دوران جوانی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در دوران دفاع مقدس
تصویر دوران جوانی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در دوران دفاع مقدس

مسیر علمی و دانشگاهی

سلیمانی اردستانی تنها یک روحانی سنتی نیست. او پس از ورود به قم، مدارج علمی را با سرعت طی کرد. از سال ۱۳۷۰ وارد دروس خارج فقه و اصول شد و در سال ۱۳۷۲ به مرکز تخصصی کلام حوزه علمیه قم پیوست. او توانست در سال ۱۳۷۶ مدرک سطح ۴ حوزه (معادل دکترا) را دریافت کند.

سوابق اجرایی و آموزشی او نیز قابل توجه است:

  • تدریس در مدرسه علمیه حقانی از سال ۱۳۶۹
  • مدیریت مرکز تخصصی کلام حوزه علمیه قم از سال ۱۳۷۹
  • عضویت در هیئت علمی انجمن علمی کلام
  • استادی در دانشگاه مفید قم (که اکنون بازنشسته شده است)
  • عضویت در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

تخصص اصلی او در حوزه “ادیان” است. او آثار متعددی از جمله “درسنامه ادیان ابراهیمی”، “مسیحیت”، “یهودیت” و “ادیان زنده جهان” را تالیف کرده است. همین تخصص در ادیان و شیوه نقد متون مقدس مسیحی و یهودی، بعداً بر نوع نگاه او به متون تاریخی شیعه تأثیر عمیقی گذاشت.

از سیاست تا زندان

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی به عنوان یک چهره اصلاح‌طلب مذهبی شناخته می‌شود. فعالیت‌های او محدود به درس و بحث نبود و در جریان حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ بازداشت شد. او نقدهای صریحی به برخی سیاست‌های کلان و شعارها دارد و معتقد است برخی شعارها هزینه‌های گزافی برای کشور داشته‌اند.

جنجال بزرگ: مناظره درباره شهادت حضرت زهرا (س)

اوج حواشی پیرامون سلیمانی اردستانی مربوط به مناظره‌ای در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۴ با حامد کاشانی بود. موضوع این مناظره “مظلومیت و شهادت حضرت زهرا (س)” بود، اما اظهارات سلیمانی مسیر بحث را کاملاً تغییر داد.

انکار جزئیات تاریخی با استدلال‌های عقلی

سلیمانی اردستانی در این مناظره و سایر سخنرانی‌هایش، دیدگاه‌های سنتی درباره وقایع پس از رحلت پیامبر (ص) را به چالش کشید. نکته کلیدی نظرات او عبارت است از:

  • ناسازگاری درونی روایات: او معتقد است ماجرای هجوم به خانه و آتش زدن در، با “عدالت صحابه” و مهم‌تر از آن با شخصیت امام علی (ع) ناسازگار است.
  • مسئله در و دیوار: او با طرح مباحث فنی (مثل ساده بودن درهای آن زمان) و مباحث کلامی، وقوع این حوادث را زیر سوال برد.
  • سکوت امیرالمؤمنین: استدلال اصلی او این است: اگر امام علی (ع) مظهر غیرت و شجاعت بود، محال است که همسرش مورد حمله قرار گیرد و او اقدامی نکند. او می‌گوید این روایات با عدالت و مروت امام در تضاد است.

او در این مناظره گفت: “من هیچ ادعایی در تاریخ ندارم” و عملاً با حذف منابع تاریخی و تکیه صرف بر عقلانیت کلامی، سعی کرد اثبات کند که روایت‌های مشهور تاریخی (مانند آتش زدن در) نمی‌تواند صحت داشته باشد.

اظهارات عجیب درباره ابوبکر و کنایه به سیاست روز

یکی دیگر از بخش‌های جنجالی سخنان او، دفاع خاصش از خلیفه اول است. او گفته است:

“من اصلاً قبول ندارم ابوبکر مخالفان خود را کشته است. ابوبکر خلیفه حکومت دینی بود و محال است چنین کند.”

البته تحلیلگران معتقدند این دفاع او از ابوبکر، در واقع یک “کنایه سیاسی” به شرایط امروز است. او حتی در ویدیویی با اشاره به روابط خویشاوندی ائمه پرسید:

“اگر پدربزرگتون آدم بدی بود، میتونید لعنش کنید؟ ابوبکر پدربزرگ شش امام بود.”

واکنش‌ها: از نقد علمی تا حمله به دفتر

این اظهارات بی‌پاسخ نماند. حامد کاشانی در مناظره، روش سلیمانی را “بی‌ضابطه” خواند و او را متهم کرد که تاریخ را حذف می‌کند اما هر جا به نفعش باشد (مثل سادگی درهای مدینه) به تاریخ استناد می‌کند. کاشانی استدلال کرد که عدالت امام امری ایستا نیست و سکوت ایشان برای حفظ مصلحت بالاتر (حفظ دین) بوده است.

فضای انتقادی علیه سلیمانی اردستانی بسیار تند شد. برخی او را “مرتد” خواندند و گزارش‌هایی از حمله به دفتر کار او منتشر شد. با این حال، او همچنان بر مواضع خود پافشاری می‌کند و معتقد است که باید با “عقل” به سراغ دین رفت، نه با روایات تاریخی که ممکن است ضعیف باشند.

در نهایت، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی نماد جریانی است که می‌خواهد با ابزار “عقلانیت مدرن” و “پدیدارشناسی”، قرائتی جدید و پیراسته از تاریخ تشیع ارائه دهد؛ قرائتی که البته با مخالفت سخت حوزه و مورخان مواجه شده است.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

1 نظر

  • آنتی تز انقلابند
    آفت دینند
    وهابی اند
    اهمیت به این خناسان ندهید

نظر خود را برای "تیرداد نامه" بنویسید