احتمال جنگ دوباره؛ آیا اسرائیل مجدد حمله می‌کند؟

احتمال جنگ دوباره ایران و اسرائیل

پس از جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵، خاورمیانه در وضعیتی شکننده قرار گرفته است. اگرچه آتش‌بس برقرار است، اما تحلیل‌ها نشان می‌دهد احتمال وقوع جنگ دوم بین ایران و اسرائیل، که می‌تواند بسیار مخرب‌تر باشد، بالا است. تضاد در اهداف استراتژیک دو طرف و عدم درک متقابل، دلایل اصلی این تنش هستند. هر دو طرف معتقدند که از جنگ اول دستاوردهایی داشته و موضع برتر را در اختیار دارند.

این گزارش تحلیلی، با بررسی داده‌های موجود، به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا اسرائیل دوباره به ایران حمله خواهد کرد؟

تاثیرات جنگ اول و شناخت طرفین از یکدیگر

جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵ یک درگیری عادی نبود، بلکه یک تغییر پارادایم بود که جنگ سایه چند دهه‌ای را به یک رویارویی مستقیم دولتی تبدیل کرد. این جنگ با حمله غافلگیرانه اسرائیل به اهداف نظامی و هسته‌ای ایران آغاز شد و با پاسخ مستقیم موشکی و پهپادی ایران و دخالت بعدی آمریکا علیه تأسیسات هسته‌ای ایران ادامه یافت.

این درگیری مفروضات هر دو طرف را تغییر داد. برای اسرائیل مشخص شد که استراتژی مهار از طریق اقدامات پنهانی دیگر کافی نیست. برای ایران نیز ثابت شد که محور مقاومت نمی‌تواند به طور کامل از خاک این کشور محافظت کند.

یکی از خطرناک‌ترین پیامدهای این جنگ، ایجاد یک شکاف ادراکی است. تحلیلگران اسرائیلی و آمریکایی، با استناد به آسیب‌های وارد شده به زیرساخت‌های ایران، این جنگ را یک موفقیت تاکتیکی برای اسرائیل می‌دانند.

در مقابل، تحلیلگران ایرانی آن را یک پیروزی استراتژیک برای ایران تلقی می‌کنند و بر توانایی نفوذ به پدافند اسرائیل و نمایش یک بازدارندگی قدرتمند تأکید دارند. این تفاوت در برداشت، خطر خطای محاسباتی را به شدت افزایش می‌دهد. رهبران اسرائیل ممکن است اراده ایران برای تلافی را دست‌کم بگیرند، و رهبران ایران نیز با جسارت از موفقیت خود، ممکن است ناخواسته باعث تشدید تنش شوند.

درس‌های نظامی جنگ ۱۲ روزه

قابلیت نظامی ارزیابی عملکرد ایران ارزیابی عملکرد اسرائیل
توان تهاجمی موشکی نقاط قوت: نمایش توانایی نفوذ به پدافند چندلایه و هدف قرار دادن اهداف استراتژیک در سراسر اسرائیل.
نقاط ضعف: دقت متغیر و آسیب‌پذیری پرتابگرها در برابر حملات پیش‌دستانه.
نقاط قوت: اجرای حملات دقیق و غافلگیرانه به اهداف متعدد و تخریب زیرساخت‌ها.
نقاط ضعف: ناتوانی در نابودی کامل برنامه هسته‌ای یا فلج کردن توان تلافی‌جویانه ایران.
عملکرد پدافند هوایی نقاط قوت: موفقیت محدود در رهگیری برخی پرتابه‌ها.
نقاط ضعف: آسیب‌پذیری شدید در برابر حملات هوایی و سایبری اسرائیل؛ ناتوانی در محافظت از سایت‌های کلیدی.
نقاط قوت: نرخ رهگیری بالا در برابر پهپادها و موشک‌های کروز.
نقاط ضعف: آسیب‌پذیری در برابر موشک‌های بالستیک؛ ناتوانی گنبد آهنین در برابر حملات اشباع‌کننده.
جنگ سایبری نقاط قوت: اجرای حملات محدود علیه اهداف اسرائیلی.
نقاط ضعف: آسیب‌پذیری زیرساخت‌های حیاتی در برابر حملات سایبری پیشرفته اسرائیل.
نقاط قوت: نفوذ به سیستم‌های بانکی و رسانه‌ای ایران و ایجاد اختلال گسترده.
نقاط ضعف: عدم توانایی در فلج کردن کامل فرماندهی و کنترل نظامی ایران.
اطلاعات (تهاجمی/دفاعی) نقاط قوت: موفقیت در شناسایی و انهدام شبکه جاسوسی موساد پس از جنگ.
نقاط ضعف: غافلگیری کامل در ابتدای جنگ؛ نفوذ عمیق اطلاعاتی اسرائیل که منجر به ترور فرماندهان شد.
نقاط قوت: نفوذ اطلاعاتی گسترده در ایران که امکان حملات دقیق و ترورهای هدفمند را فراهم کرد.
نقاط ضعف: از دست دادن شبکه جاسوسی حیاتی پس از جنگ که توانایی اقدامات پنهانی آینده را تضعیف می‌کند.

دلایل اسرائیل برای حمله مجدد

چندین عامل رهبران اسرائیل را به سمت آغاز یک جنگ دوم سوق می‌دهد. به نظر می‌رسد برای آنها، خطرات عدم اقدام، بیشتر از خطرات یک جنگ دیگر است.

کار ناتمام برنامه هسته‌ای

حمله اول برنامه هسته‌ای ایران را نابود نکرد، بلکه فقط آن را به عقب راند. ایران اکنون انگیزه بیشتری برای دستیابی به انرژی هسته‌ای دارد و ممکن است برنامه خود را به مکان‌های مخفی منتقل کرده باشد. این امر یک دلیل قوی برای یک حمله تکمیلی در میان نهادهای امنیتی اسرائیل ایجاد می‌کند.

بازسازی بازدارندگی

توانایی ایران در هدف قرار دادن خاک اسرائیل، ضربه شدیدی به وضعیت بازدارندگی این کشور وارد کرد. از دیدگاه اسرائیل، یک حمله دوم و مخرب‌تر برای بازگرداندن ترس و تثبیت مجدد خود به عنوان قدرت نظامی منطقه ضروری است.

بقای سیاسی نتانیاهو

استراتژی سیاسی بنیامین نتانیاهو با تهدید ایران گره خورده است. ادامه تنش‌ها به او کمک می‌کند تا مسائل داخلی مانند مسئله فلسطین را به حاشیه رانده و صحنه سیاسی متفرق داخلی را متحد کند. او که با چالش‌های حقوقی و یک ائتلاف شکننده روبرو است، ممکن است یک درگیری جدید را راهی برای انحراف فشار داخلی ببیند.

فروپاشی شبکه اطلاعاتی موساد

گزارش‌ها حاکی از آن است که شبکه اطلاعاتی و خرابکاری موساد در ایران از بین رفته است. اگر این ابزار اصلی برای «جنگ در سایه» از کار افتاده باشد، گزینه اصلی باقی‌مانده برای اسرائیل، نیروی نظامی متعارف و آشکار است. این امر احتمال یک حمله نظامی دوم را افزایش می‌دهد.

موضع ایران: بازدارندگی و خوداتکایی

ایران از جنگ اول با یک دکترین بازدارندگی جدید خارج شده است. سیاست صبر استراتژیک جای خود را به تلافی حساب‌شده داده است. رهبران ایران اکنون معتقدند که می‌توانند هزینه‌های غیرقابل قبولی را بر اسرائیل تحمیل کنند.

در عین حال، این جنگ محدودیت‌های متحدان ایران را آشکار کرد. نه روسیه و نه چین هیچ‌گونه حمایت نظامی از ایران ارائه نکردند. این امر تهران را به سمت «خوداتکایی استراتژیک» سوق داده است. ایران اکنون به دنبال سرمایه‌گذاری بیشتر بر برنامه‌های موشکی، پهپادی و هسته‌ای خود خواهد بود، موضوعی که خود منطق اسرائیل برای یک حمله پیش‌دستانه را تقویت می‌کند.

ارزیابی تأثیر اقتصادی جنگ

معیار تأثیر بر ایران تأثیر بر اسرائیل
هزینه مستقیم تخمینی ۲۴ تا ۳۵ میلیارد دلار (۶-۹٪ تولید ناخالص داخلی) ۶ تا ۱۲ میلیارد دلار (۱-۳٪ تولید ناخالص داخلی)
تأثیر بر تولید ناخالص داخلی (فصلی) پیش‌بینی انقباض ۱.۶ درصدی در ۱۲ ماه آینده انقباض ۳.۵ درصدی در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵
نوسان ارز در برابر دلار آمریکا کاهش بیش از ۶ درصدی ارزش ریال تقویت ۸ درصدی شِکِل از زمان آغاز درگیری
عملکرد بازار سهام سقوط ۵ درصدی شاخص کل پس از بازگشایی ثبت رکوردهای جدید و رشد شاخص‌ها پس از شوک اولیه

سناریوهای آینده و نتیجه‌گیری

با توجه به تحلیل‌ها، چهار سناریوی اصلی برای سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۲۶ قابل تصور است:

  1. حمله دوم (احتمال بالا): اسرائیل برای تکمیل کار ناتمام خود در برنامه هسته‌ای و بازسازی بازدارندگی، حمله جامع‌تری را آغاز می‌کند.
  2. جنگ تصادفی (احتمال متوسط به بالا): درگیری نه به صورت عمدی، بلکه از طریق تشدید سریع تنش در یک حادثه سطح پایین آغاز می‌شود.
  3. رویارویی پرتنش (احتمال متوسط): دو طرف به دلیل هزینه‌های بالا از جنگ مستقیم خودداری می‌کنند، اما «جنگ سرد» و درگیری‌های جزئی ادامه می‌یابد.
  4. گشایش دیپلماتیک (احتمال پایین): شوک ناشی از جنگ، پنجره‌ای برای دیپلماسی و یک توافق جدید هسته‌ای باز می‌کند.

ارزیابی نهایی نشان می‌دهد که محیط استراتژیک کنونی بسیار ناپایدار است. درس‌های جنگ ۱۲ روزه به جای ایجاد بازدارندگی، هر دو طرف را جسورتر کرده است. محتمل‌ترین مسیر برای درگیری آینده، نه یک جنگ کاملاً برنامه‌ریزی‌شده، بلکه یک «جنگ تصادفی» است که از یک خطای محاسباتی آغاز شده و به سرعت به یک حمله تمام‌عیار تبدیل می‌شود. با توجه به منطق اسرائیل برای اتمام کار نیمه‌تمام هسته‌ای و بازسازی بازدارندگی، و دکترین تهاجمی‌تر ایران، احتمال حمله مجدد اسرائیل در آینده نزدیک همچنان بالا باقی می‌ماند. بسیاری از خبرگزاری‌های داخلی معتقد هستند که در جنگ مجدد ایران سخت‌تر و شدیدتر پاسخ خواهد داد.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

نظر خود را برای "تیرداد نامه" بنویسید