ناصر تقوایی، فیلمساز، عکاس و نویسنده برجسته ایرانی و یکی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران، در صبح روز ۲۲ مهر ۱۴۰۴ در سن ۸۴ سالگی در بیمارستان نیکان تهران درگذشت. مرگ او که به دلیل عوارض ناشی از بیماری و کهولت سن اعلام شد، جامعه هنری ایران را در سوگ فرو برد. همسرش، مرضیه وفامهر، با انتشار پستی در اینستاگرام، او را “هنرمندی که دشواری آزاده زیستن را برگزید” توصیف کرد. درگذشت او دقیقاً در سالروز قتل داریوش مهرجویی، همکار و دوست نزدیکش، رخ داد که این همزمانی، تلخی این رویداد را دوچندان کرد.

بیوگرافی و زندگی شخصی ناصر تقوایی
ناصر تقوایی در ۲۲ تیر ۱۳۲۰ در آبادان، شهری که بعدها به یکی از عناصر اصلی فضاسازی در آثارش تبدیل شد، به دنیا آمد. پدرش، علی، کارمند اداره گمرک بود و به همین دلیل، او دوران کودکی و نوجوانی خود را در جنوب ایران گذراند. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان رازی آبادان به پایان رساند و از همان دوران، علاقه عمیق خود را به سینما و ادبیات نشان داد. این علاقه در آیندهای نزدیک، مسیر حرفهای او را شکل داد و او را به یکی از مهمترین چهرههای فرهنگی ایران بدل کرد.
تقوایی پیش از آنکه به عنوان یک فیلمساز سینمایی شناخته شود، فعالیت خود را با ساخت مستند و کار در تلویزیون آغاز کرد. او نگاهی دقیق و موشکافانه به جامعه و فرهنگ ایران داشت که این ویژگی در مستندهای اولیهاش مانند “تاکسیمتر”، “اربعین” و “باد جن” به خوبی نمایان است.
او در زندگی شخصی خود سه بار ازدواج کرد. همسر اول او شهرنوش پارسیپور، نویسنده نامدار، بود که حاصل این ازدواج یک فرزند بود. پس از آن با شهیندخت بهزادی ازدواج کرد و آخرین همسر او مرضیه وفامهر، بازیگر و فیلمساز، بود که تا پایان عمر همراهش بود.

تقوایی نه تنها یک هنرمند مستقل بود، بلکه در فعالیتهای صنفی نیز حضوری فعال داشت. در سال ۱۳۵۲، او به همراه فیلمسازان برجستهای چون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی از سندیکای هنرمندان فیلم ایرانی استعفا داد و “کانون سینماگران پیشرو” را بنیان نهاد. این حرکت، نشاندهنده روحیه آوانگارد و منتقد او بود. او همواره از سانسور، بهویژه پس از انقلاب ۱۳۵۷، انتقاد میکرد و معتقد بود: “تیغ سانسور کلاً مانع فیلمسازی من شده است”. این محدودیتها باعث شد بسیاری از پروژههای سینمایی و ادبی او ناتمام باقی بمانند یا هرگز به مرحله تولید نرسند.
علت فوت
بر اساس گزارشهای رسمی، علت درگذشت ناصر تقوایی عوارض ناشی از بیماری و کهولت سن بوده است. او در سالهای پایانی عمر از مشکلات سلامتی رنج میبرد، اما جزئیات دقیقتری در این باره منتشر نشده است. با توجه به شواهد موجود، هیچگونه ابهامی یا مرگی مشکوک در پرونده پزشکی او گزارش نشده و علت فوت طبیعی اعلام شده است.

سبک هنری و آثار برجسته
ناصر تقوایی به عنوان کارگردانی صاحبسبک شناخته میشود که علاقه ویژهای به اقتباسهای ادبی داشت. بسیاری از بهترین آثار او بر اساس رمانها و داستانهای کوتاه نویسندگان بزرگ ایرانی و خارجی ساخته شدهاند. شخصیتپردازیهای عمیق و درونگرا، فضاسازی بینظیر، بهخصوص در به تصویر کشیدن اتمسفر جنوب ایران، و پرداختن به تمهایی مانند خشونت، هویت ملی و کمپلکسهای روانی از ویژگیهای اصلی سینمای اوست.
شهرت فراگیر تقوایی با ساخت سریال ماندگار “داییجان ناپلئون” در سال ۱۳۵۵ بر اساس رمان طنزآمیز ایرج پزشکزاد به اوج رسید. این سریال هنوز هم یکی از محبوبترین و مهمترین آثار تاریخ تلویزیون ایران به شمار میرود.

در عرصه ادبیات نیز تقوایی فعال بود. او مجموعه داستانی به نام “تابستان همان سال” نوشت که توقیف شد و همچنین سردبیری مجله ادبی “هنر و ادبیات جنوب” را بر عهده داشت.
جدول آثار سینمایی و تلویزیونی
تقوایی در طول دوران فعالیت هنری خود ۶ فیلم بلند داستانی، چندین مستند و یک سریال تلویزیونی ساخت. در ادامه، فهرستی از برجستهترین آثار او آمده است:
| سال | نام اثر | نوع | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۳۴۷ | آرامش در حضور دیگران | فیلم بلند | بر اساس نوشته غلامحسین ساعدی، این فیلم توقیف شد |
| ۱۳۵۱ | صادق کرده | فیلم بلند | با بازی سعید راد و عزتالله انتظامی |
| ۱۳۵۲ | نفرین | فیلم بلند | اقتباسی از یک داستان اثر میکا والتاری |
| ۱۳۵۵ | داییجان ناپلئون | سریال | بر اساس رمان مشهور ایرج پزشکزاد |
| ۱۳۶۵ | ناخدا خورشید | فیلم بلند | اقتباسی آزاد از “داشتن و نداشتن” ارنست همینگوی، برنده پلنگ برنزی لوکارنو |
| ۱۳۶۸ | ای ایران | فیلم بلند | با بازی اکبر عبدی و نگاهی به هویت ملی |
| ۱۳۷۷ | کشتی یونانی | اپیزود | بخشی از فیلم “قصههای کیش” |
| ۱۳۸۰ | کاغذ بیخط | فیلم بلند | آخرین فیلم بلند او که جایزه فجر را نپذیرفت |
علاوه بر اینها، پروژههای ناتمامی مانند سریال “کوچک جنگلی” و فیلمهای “چای تلخ” و “رومی و زنگی” نیز در کارنامه او وجود دارند که به دلیل مشکلات مالی و سانسور هرگز تکمیل نشدند.
جوایز و میراث
هنر ناصر تقوایی در سطح بینالمللی نیز شناخته شده بود. او برای فیلم “ناخدا خورشید” برنده جایزه پلنگ برنزی از جشنواره معتبر فیلم لوکارنو در سال ۱۹۸۸ شد. پیش از آن نیز برای فیلم کوتاه “رهایی” در سال ۱۳۵۰، شیر طلای جشنواره ونیز را از آن خود کرده بود. آخرین فیلم او، “کاغذ بیخط”، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فجر را کسب کرد، اما تقوایی در اعتراض به سیاستهای سینمایی، از پذیرفتن آن خودداری کرد.


ناصر تقوایی فیلمسازی بود که نگاهی عمیق به ادبیات، فرهنگ و جامعه ایران داشت و آثارش بازتابی از دغدغههای روشنفکرانهی نسل خود بود. او با سینمایش نه تنها داستان میگفت، بلکه تاریخ و روانشناسی یک ملت را به تصویر میکشید. میراث او، سینمایی شریف، عمیق و مستقل است که جایگاهش برای همیشه در تاریخ هنر ایران محفوظ خواهد ماند.




