کلثوم اکبری، زنی میانسال اهل ساری، با انتشار ویدئویی کوتاه که در آن خود را با لهجهای ساده معرفی میکرد، به چهرهای شناختهشده در فضای مجازی ایران تبدیل شد. اما پشت این ظاهر معمولی، داستانی هولناک از یکی از پرکارترین قاتلان زنجیرهای تاریخ معاصر ایران نهفته بود. او که بعدها به «بیوه سیاه مازندران» شهرت یافت، در طول دو دهه با فریب و قتل مردان سالمند، ثروت آنان را به جیب میزد. این پرونده نه تنها به دلیل ماهیت جنایات، بلکه به خاطر آشکار ساختن ضعفهای اجتماعی و قانونی، به یکی از جنجالیترین پروندههای جنایی ایران بدل شد.
ریشههای یک جنایتکار: از کودکی تا اولین قتل
کلثوم اکبری در تیرماه ۱۳۴۶ در خانوادهای فقیر در یکی از روستاهای ساری متولد شد. کودکی او با فقر شدید و کار اجباری همراه بود. بر اساس گزارشهای روانشناختی، او ادعا کرده که از شش سالگی مجبور به کار بوده و حتی پدرش او را در ازای یک چهارچوب در، به مدت یک سال به یکی از بستگانشان «واگذار» کرده بود. این تجربیات تلخ، پایههای شخصیتی را در او بنا نهاد که در آن، روابط انسانی تنها ابزاری برای کسب منفعت بود.
او در ۱۱ سالگی به اجبار ازدواج کرد، اما این ازدواج به سرعت به جدایی ختم شد و او حضانت پسر شیرخوارش را نیز از دست داد. ازدواج دوم او با مردی بسیار مسنتر، سرآغاز دورانی از خشونت شدید خانگی بود. کلثوم نه تنها توسط همسرش، بلکه از سوی پسران او نیز مورد آزار و اذیت قرار میگرفت. این خشونتها سرانجام با مرگ همسر دومش پایان یافت؛ مرگی که بعدها مشخص شد اولین جنایت او بوده است. او در اعترافات خود به پسران همسرش گفته بود که برای انتقام، با ریختن الکل صنعتی در دهان شوهرش و خفه کردن او با بالش، به زندگیاش پایان داده است. این لحظه، نقطه عطفی بود که قربانی دیروز را به شکارچی امروز تبدیل کرد. انگیزههای او ترکیبی پیچیده از طمع، انتقام و نیاز به اعمال قدرت بر مردانی بود که نماد نظامی مردسالارانه در ذهن او بودند.

شیوه عمل: شکار در پوشش ازدواج موقت
کلثوم اکبری با روشی کاملاً حسابشده قربانیان خود را انتخاب میکرد: مردان سالمند، ثروتمند و تنها. او با حضور در مجالس زنانه، خود را زنی دلسوز معرفی میکرد که به دنبال ازدواج موقت (صیغه) برای مراقبت از یک مرد سالخورده است.
او از نهاد «صیغه» به عنوان یک پوشش قانونی هوشمندانه برای ورود به زندگی قربانیان استفاده میکرد. سوابق نشان میدهد که او ۱۸ ازدواج موقت و ۱۹ عقد رسمی داشته که تقریباً همگی به مرگ همسرانش ختم شده است.
شیوه قتل او یک الگوی ثابت داشت:
- جلب اعتماد: پس از ازدواج، برای مدتی کوتاه با قربانی زندگی میکرد تا اعتماد کامل او و خانوادهاش را به دست آورد.
- مسمومسازی: سلاح اصلی او ترکیبی از قرصهای فشار خون و دیابت با دوز بالا بود که آنها را در نوشیدنی حل میکرد و به قربانیان میخوراند. او گاهی قربانیان را به بیمارستان میبرد تا برایشان سابقه بیماری ثبت شود و خود را همسری فداکار نشان دهد.
- اقدام نهایی: پس از بیحال شدن قربانی، در برخی موارد برای اطمینان از مرگ، او را با بالش یا حوله خفه میکرد.
انگیزه اصلی او منفعت مالی بود و مهریههای سنگینی تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان برای خود تعیین میکرد.
قربانیان: از بازمانده معجزهآسا تا آخرین طعمه
نقطه پایان جنایات کلثوم با آخرین قربانیاش، غلامرضا بابایی ۸۲ ساله، رقم خورد. این پیرمرد پیش از مرگش به فرزندان خود هشدار داده بود که همسرش او را مجبور به خوردن قرصهای ناشناس میکند. پس از مرگ ناگهانی او در مرداد ۱۴۰۲، شکایت خانواده بابایی منجر به آغاز تحقیقات و دستگیری کلثوم شد.
اما تکاندهندهترین بخش این پرونده، ماجرای مسیح نعمتی، تنها بازمانده کلثوم است. در سال ۱۳۹۹، کلثوم با شربتی مسموم قصد کشتن او را داشت. نعمتی که به طعم شربت شک کرده بود، خود را به خواب زد. وقتی کلثوم قصد خفه کردن او را داشت، با مقاومت وی روبرو و مجبور به فرار شد. با این حال، خانواده نعمتی برای نپرداختن مهریه ۷۰ میلیون تومانی کلثوم، از شکایت به پلیس خودداری کردند. این تصمیم باعث شد یک قاتل زنجیرهای آزاد بماند و جان افراد دیگری را بگیرد.
در جدول زیر، اطلاعات قربانیان شناختهشده کلثوم اکبری آمده است:
| نام قربانی | سال فوت | مدت ازدواج | مهریه | توضیحات |
|---|---|---|---|---|
| میراحمد عمرانی | ۱۳۹۲ | حدود ۱ ماه | ۴۰ سکه | خانواده به مرگ او مشکوک شده و از پرداخت مهریه خودداری کردند. |
| اسماعیل بخشی | ۱۳۹۵ | حدود ۲ ماه | ۱۲ سکه | کلثوم به جای مهریه، با دریافت پول نقد و لوازم خانگی مصالحه کرد. |
| گنجعلی حمزهای | ۱۴۰۱ | ۴۳ روز | ۲۰ سکه | خانواده معادل مهریه را به صورت کالا و پول نقد پرداخت کردند. |
| غلامرضا بابایی | ۱۴۰۲ | حدود ۱ ماه | ۵۰۰ میلیون | آخرین قربانی. شکایت خانواده او منجر به دستگیری کلثوم شد. |
| مسیح نعمتی (بازمانده) | (بازمانده) | حدود ۶ ماه | ۷۰ میلیون | از اقدام به قتل در سال ۱۳۹۹ جان سالم به در برد. خانواده برای نپرداختن مهریه، شکایت نکردند. |
| قربانیان ناشناس | ۱۳۸۲-۱۴۰۲ | – | – | به ۱۱ فقره قتل در طول ۲۰ سال اعتراف کرده است. |
محاکمه و حکم: ۱۰ بار قصاص برای بیوه سیاه
تحقیقات پرونده به دلیل گذشت زمان و نبود شواهد فیزیکی بسیار پیچیده بود، زیرا تمام مرگها در زمان وقوع، طبیعی ثبت شده بودند. پرونده عمدتاً بر اساس اعترافات خود کلثوم بنا شد که سرانجام پس از دیدن فیلم بازسازی صحنه جرم، به قتل ۱۱ مرد و یک اقدام به قتل اعتراف کرد.
در دادگاه کیفری ساری، ۷۳ شاکی خصوصی حضور داشتند. وکیل مدافع کلثوم سعی داشت با تکیه بر گذشته پرآسیب او، وی را فاقد سلامت روانی نشان دهد. اما خانوادههای قربانیان با اشاره به برنامهریزی دقیق او در استفاده از داروها، این ادعا را رد کرده و خواستار قصاص شدند.
کلثوم در ابتدا با چهرهای بیتفاوت در دادگاه حاضر شد، اما سپس با مظلومنمایی و در نهایت با اعلام توبه و قسم خوردن، تلاش کرد از مجازات فرار کند.
در نهایت، دادگاه در اواخر شهریور ۱۴۰۴ رأی خود را صادر کرد:
- ۱۰ بار قصاص نفس (اعدام) به درخواست خانوادههای مقتولان.
- ۱۰ سال حبس تعزیری برای جرم شروع به قتل مسیح نعمتی.
خانواده یکی از مقتولان اعلام کردهاند در صورت پرداخت دیه، از قصاص گذشت خواهند کرد. برخلاف شایعات فضای مجازی مبنی بر اعدام او، این حکم هنوز قطعی نیست و باید به تأیید دیوان عالی کشور برسد. کلثوم اکبری هماکنون در زندان ساری به سر میبرد.
بازتاب اجتماعی: از «بیوه سیاه» تا یک هشدار جدی
پرونده کلثوم اکبری توجه رسانههای بینالمللی را نیز به خود جلب کرد و رسانههایی مانند «سان» و «دیلی میل» به او لقب «بیوه سیاه» (Black Widow) دادند. در داخل ایران نیز ویدئوی معرفی او و نامش به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شد.
این پرونده هشداری جدی درباره آسیبپذیری سالمندان تنها در جامعه بود و نشان داد که چگونه کلیشههای جنسیتی میتواند به قاتلان زن کمک کند تا در نقاب یک چهره مهربان و مراقب، برای سالها پنهان بمانند. داستان کلثوم اکبری یادآور این حقیقت تلخ است که گاهی بزرگترین شرارتها در عادیترین چهرهها پنهان میشوند.





1 نظر
بینام
خو اخه خداوکیلی مرد پولدار ۸۰ و خورده ای ساله زن میخواد چکار؟؟؟؟؟ همه ی اینا قربانی شهوت پرستی خودشون شدند صیغه برای مرد ۸۰ ساله خو لامصب پول داشتی میرفتی سرای سالمندان خصوصی اونجایک زندکی آروم میکردی