سامان گلریز، سرآشپز شناختهشده ایرانی، با بیش از سه دهه فعالیت در حوزه آشپزی، به عنوان اولین مرد مربی آشپزی در تلویزیون ایران شناخته میشود. او با تمرکز بر آموزش غذاهای ایرانی و بینالمللی، نقش مهمی در ترویج فرهنگ غذایی ایفا کرده است.
مشخصات شخصی
- نام کامل: سامان گلریز
- تاریخ تولد: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۰
- محل تولد: اهواز، استان خوزستان
- وضعیت تاهل: متاهل
- فرزندان: دو دختر به نامهای آوا و آیدا
- تحصیلات: فارغالتحصیل رشته عکاسی از انجمن سینمای جوان؛ مدرک آشپزی بینالمللی از دانشگاه استارکلاید انگلستان
- شغل اصلی: سرآشپز، مجری و کارشناس برنامههای آشپزی، صاحب رستوران
- علاقهمندیها: محیط زیست، حیات وحش، کوهنوردی، غذاهای ایرانی، دریایی و مبتنی بر سبزیجات، شکلات سوئیسی، شخصیت تاریخی امیرکبیر
کودکی و مهاجرت
سامان گلریز در اهواز به دنیا آمد و تا ۱۲ سالگی در این شهر زندگی کرد. او تا سه سال پس از پایان جنگ تحمیلی در خوزستان ماند و سپس به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. گلریز در مصاحبهای گفته است:
“زندگیم یک فرآیند پیچیده بود. ما از خوزستان در دوران جنگ آمدیم. دو سه سال بعد از جنگ به تهران آمدیم. زندگی خیلی سخت و پیچیدهای داشتیم. نمیدانستیم میخواهیم چه کنیم یا کجا زندگی کنیم. فقط جابهجا میشدیم. این فرآیند تغییر در زندگیم، که تغییر خیلی مهمی بود، خیلی به من کمک کرد تا بیشتر با مردم ارتباط برقرار کنم، انواع دیگر ارتباط را یاد بگیرم، که تأثیر خیلی زیادی روی زندگیام داشت.”
زندگی خانوادگی
گلریز متاهل است و دو دختر دارد. او در خانه آشپزی نمیکند و از دستپخت همسرش استفاده میکند. گفته است: “برخلاف تصور بسیاری از بینندگان و مخاطبان، آقای گلریز در خانه آشپزی نمیکند و دستپخت همسرش را میخورد. میگوید مثل مردم عادی زندگی کرده و حتی گاهی هوس میکنم به رستوران بروم و از غذای بیرون از خانه بخورم، البته همسرم دستپخت فوقالعادهای دارد.”
تحصیلات اولیه
گلریز ابتدا در رشته عکاسی از انجمن سینمای جوان فارغالتحصیل شد و مدرک عالی دریافت کرد. او علاقه اولیهاش به هنر را از طریق عکاسی پیگیری کرد، اما بعدها به آشپزی روی آورد. در مصاحبه پادکست امیفر، گلریز اشاره کرده است: “مادرم همیشه این را به عنوان معجزه به یاد میآورد. میگفت: ‘دقیقاً مثل معجزهام، فکر نمیکردم معجزهها وجود داشته باشند، اما در زندگیات معجزه را لمس کردم.’ من آدم خیلی معمولیای بودم، واقعاً معمولی، هدفدار نبودم، همیشه دنبال چیزی بودم مثل ‘خب، حالا عشقم را پیدا کردم.’ نمیدانم در مورد آشپزی، عاشقش هستم. برای دوستانم آشپزی میکنم.”
ورود به حرفه آشپزی
گلریز آشپزی را از سنین پایین آغاز کرد و برای دوستان ایتالیایی پدرش در طبیعت غذا میپخت. یکی از دوستانش پیشنهاد داد آشپزی را حرفهای دنبال کند و با حمایت مالی او، در موسسه ایرانگردی و جهانگردی در رشته هتلداری ثبتنام کرد. او بعدها در برنامهای برای تربیت آشپزان برای سران کشورهای اسلامی شرکت کرد. گلریز در مصاحبهای گفته است:
“ما قبل و بعد از انقلاب آشپز مرد نداشتیم. این مأموریت خیلی پیچیده و سختی بود، که برای اولین بار به عنوان یک مرد روی پخش تلویزیونی بروی که همه میبینند. ما همیشه خودمان را از دور میبینیم، اما باید همیشه از نظر فرهنگی، وقتی پشت یک رسانه هستی، آن مردم در سیستان و بلوچستان، آن مردم در مرز ایران و عراق از سمت کردستان، مردمی که در جنوب ایران، در جزایر دور از ایران زندگی میکنند، یا در شمال ایران، همه شرایط را در نظر بگیری.”
اولین تجربیات تلویزیونی
گلریز نخستین مرد آشپز صدا و سیمای ایران است که بیش از ۲۰ سال در برنامههای آموزش آشپزی به عنوان مدرس، مجری و کارشناس حضور داشته است. او در مصاحبهای درباره شروع کارش گفته است: “من وقتی کارم را شروع کردم وقتی که از صدا و سیما داشتم میرفتم دوستان به شوخی می گفتند خداحافظ خانم گلریز.” گلریز همچنین اشاره کرده است: “وقتی از تلویزیون بیرون میآمدم، همکارانم شوخی میکردند: ‘خانم گلریز، خداحافظ.’ برایشان خیلی خندهدار بود که یک مرد آشپزی کند. ما در مورد دورانی حرف میزنیم که میتوانستی بگویی ‘من آشپزم’ و حالا در عصر زنان، خیلی تحمل کردم. نمیدانم، شوخیهای تلویزیونی و رادیویی را تحمل کردم، اما به جایی رسیدم که واقعاً جدی در مورد این نمایش خیابانی و این چیزها هستم.”
برنامه بهونه
یکی از مهمترین برنامههای گلریز، “بهونه” در شبکه سه سیما است که بیش از ۱۵ سال اجرا شده است. او در این برنامه آموزش آشپزی مدرن و سنتی ارائه میدهد. گلریز گفته است: “عشقم به مردم است. نگاه کن به حقیقت. حالا، چون ما در موقعیت خاصی مثل این هستیم، یک آدم با این همه داستان و این همه تأثیر، میتوانم بگویم تأثیر هم اینجا. میدونی، سامان از بچگی تأثیرگذار بوده.”
سایر برنامههای تلویزیونی و رادیویی
گلریز بیش از ۱۷ سال در رادیو و تلویزیون فعالیت دارد و آموزش آشپزی مدرن و تغذیه را از طریق رادیو ارائه کرده است. او در برنامه “دورهمی” مهمان مهران مدیری بود و از تجربیاتش صحبت کرد. همچنین در برنامه “۱۰۰۱” در اسفند ۱۴۰۳ حضور داشت. گلریز در مصاحبه پادکست گفته است: “من ۳۳۰ سال سابقه آموزش در تلویزیون دارم. خیلی خوشمزه بود. هر چقدر بگویم، درست بود. واقعاً زیبا بود. احساس خیلی زیبایی بود.” (توجه: احتمالاً منظور ۳۰ سال است، اما نقل مستقیم است.)
رستورانها و فعالیتهای تجاری
گلریز صاحب چندین رستوران است، از جمله گیپا (اولین رستوران کلاسیک غذای جهانی)، جیرو، وافی، لستر، گشنیز، رزماری، تین و کشمش. او طراح و سازنده اولین فودکورت ایران است. گلریز در مصاحبهای اشاره کرده است: “اگر این برنامه تلویزیونی سود ندهد و سودآور نباشد، آن را دور میریزم. باید خلاق باشی. باید تلاش کنی مطالعه کنی.”
کتابها و مقالات
گلریز تاکنون ۴ کتاب آشپزی نوشته که ۳ مورد آن توسط شرکتهای خارجی خریداری شده است. او مقالات آشپزی در بیش از ۳۰ مجله و روزنامه نوشته است. برنده طرح نوشتن کتاب علمی و فیلم تخصصی برای ماکروویوهای سامسونگ است. گلریز گفته است: “من بزرگترین کتابخانه آشپزی را دارم. در زمینه آشپزی، باید یک روز بیایی و کتابخانهام را ببینی. قطعاً منحصر به فرد است. واقعاً کتابها را از سراسر جهان جمع کردم و یک آرشیو جامع. مثلاً میگویی ‘میگرن دارم.’ میروی به بخش میگرن کتابخانهام و درس آشپزی برای میگرن پیدا میکنی.”
تحقیقات و سفرها
گلریز برای تحقیقات به اروپا، آفریقای شمالی و آسیای جنوب شرقی سفر کرده است. او بر کشف تاریخ آشپزی ایرانی تمرکز دارد. در مصاحبه گفته است:
“کشف جدیدی کردم که کشف خیلی جالبی بود. میدونی، بخشی از تاریخ آشپزیمان گم شده، و ما مدیون زنان ایرانی هستیم. اگر الان حفظ شده، چرا؟ چون کتابخانههایمان از دست رفته؟ نوشتههایمان نابود شده. خیلی از چیزهایمان با حمله به ایران در زمانهای مختلف نابود شده. و یکی از چیزهایی که خیلی سریع گم شد، تاریخ آشپزی ایرانی بود، که به صورت نوشته بود و حالا خیلیها در موزههای جهان هستند، هم روی چرم نوشته شده و هم سنگ، و در کتابهای قدیمی، اما خیلی از آنها گم شده. چیزی که برای من در این کشف خیلی جالب بود این بود که ما آشپزیمان را مثل پرندگان رفتار میکنیم. مادرها در ایران، در این سرزمین، آن دانش آشپزی را در ذهن فرزندانشان میگذارند.”
فعالیتهای فرهنگی و هنری
گلریز سمینارهای آشپزی برگزار کرده و دستگاههای آشپزی خانگی فیلیپس را پرزانته کرده است. او در مجموعه مستند “لذت آشپزی با سامان گلریز” در شبکه نمایش خانگی به آموزش غذاها مانند پاستا، یوفکا، سالاد، دسر، خورشت و کباب پرداخته است.
علاقه به محیط زیست
گلریز علاقه زیادی به محیط زیست و حیات وحش دارد. او گفته است:
“آشپزی صد در صد محیطزیستیه. یعنی اگر بهترین سرآشپز جهان باشی و زبالهها را جدا نکنی، هیچ ایدهای نداری که پوست موز را دور میاندازی. اگر نمیدانی، کیسهای از لابیها با پوست گوجهفرنگی دور میاندازی. اگر این قزلآلای خالسرخ در خطر انقراض از رودهای ایران را در تابه سرخ میکنی، اگر با آن آشپزی میکنی، هیچ ایدهای از زندگی یا آشپزخانه نداری، برکت نداری، غذا نداری، زمین نداری.”
او تفریحاتش را سفر به مناطق ایران با خانواده و حفظ محیط زیست میداند.
علاقه به شخصیتهای تاریخی
گلریز علاقه زیادی به امیرکبیر دارد. او گفته است: “امیرکبیر یکی از محبوبترین شخصیتهای من است، آنقدر این مرد را دوست دارم که هر جا مطلبی درباره او به دستم برسد، میخوانم. یکی از آرزوهای در زندگی اینست که به کربلا بروم و غیر از زیارت امام حسین (ع) که برایم ارزشمند است، سر مزار امیرکبیر هم بروم.”
آموزش نسل جوان
گلریز بر آموزش جوانان تأکید دارد. او گفته است: “به جوانهایی که همه این چیزهای خوب را یاد گرفتند و حالا استادان بزرگی هستند، باید به آنها افتخار کنیم. واقعاً ایرانیهایی داریم، هم داخل و هم خارج ایران، که حالا خدایان آشپزی برای خودشان هستند. باید به آنها افتخار کنیم.”
سامان گلریز در تورنتو
تمرکز بر غذاهای ایرانی
گلریز عاشق غذاهای ایرانی است و آنها را نوعی طب میداند. او گفته است: “من به جایی در زندگیم رسیدم که اگر دیوار بزرگ چین را ندیده باشی، هرگز از پرسپولیس لذت نمیبری. میدونی، وقتی تاریخ کشورت را نمیدانی، وقتی تاریخ آشپزی کشورت را نمیدانی، وقتی مطالعه دقیق روستا به روستا، شهر به شهر، و غذای کشورت را نداری، چطور میتوانی با عشق در مورد غذای فرانسوی حرف بزنی؟ من هر دو را همزمان شروع کردم. نه اینکه فقط روی مدرنیته کار کنم. میخواستم غذاهای خیلی مدرن را به مردم معرفی کنم.”
تحقیقات فرهنگی
گلریز تحقیقات گستردهای روی غذاهای محلی انجام داده است. او گفته است: “اگر این برنامه تلویزیونی سود ندهد و سودآور نباشد، آن را دور میریزم. باید خلاق باشی. باید تلاش کنی مطالعه کنی. این چیزی از این است. آن را میسازی و همه برنامهات نبود. مثلاً با او میرفتیم، مثلاً سوپ قشقایی ۱۷۰۰ ساله را مطالعه میکردیم. نمیدانم. یا به بلوچستان میرفتم و غذای بلوچی در جاهایی میخوردم که دیگران حتی نشنیده بودند. بعد میآمدم و غذاهای محلی مناطق گمشده ایران را با ترشی و ادویه به مردم معرفی میکردم.”











