تطابق تاریخی: یوسف پیامبر در زمان کدام پادشاه ایرانی بود؟

تعیین هویت دقیق حاکم ایران در زمان حضرت یوسف (علیه السلام) یک چالش تاریخی و مذهبی است. دلیل آن این است که منابع مذهبی اغلب بر جنبه‌های اخلاقی تمرکز دارند تا گاه‌شماری دقیق و همچنین مفهوم “ایران” به عنوان یک امپراتوری متمرکز آریایی، در دوره‌ای پس از زمان تخمینی زندگی حضرت یوسف شکل گرفت.

دیدگاه مذهبی و همزمانی

بر اساس گاه‌شماری سنتی که در برخی منابع اسلامی مطرح شده، وقایع زندگی حضرت یوسف بر پایه “سال‌های پس از هبوط حضرت آدم” تعیین می‌شود.

زمان‌بندی حضرت یوسف: حضرت یوسف در سال ۳۵۵۶ پس از هبوط حضرت آدم متولد شد و در سال ۳۶۶۶ وفات یافت.

همزمانی ادعایی با مادها: بر اساس این گاه‌شماری، کوروش در سال ۳۶۶۸ پس از هبوط آدم به پادشاهی نشست. از این رو، نتیجه‌گیری می‌شود که پادشاهان ماد در زمان حیات حضرت یوسف (علیه السلام) در ایران حکومت می‌کردند. اگرچه دقیقاً مشخص نیست که کدام پادشاه ماد کاملاً همزمان با ایشان بوده است.

دیدگاه تاریخی و باستان‌شناسی و همزمانی

بر اساس تحقیقات تاریخی مدرن و شواهد باستان‌شناسی، دیدگاه متفاوتی مطرح می‌شود که گاه‌شماری سنتی را به چالش می‌کشد.

زمان‌بندی تاریخی حضرت یوسف: بر اساس شواهد باستان‌شناسی مانند پاپیروس‌ها و سنگ‌نبشته‌های مصری، زمان تقریبی زندگی حضرت یوسف به حدود ۱۷۰۰ تا ۱۶۰۰ قبل از میلاد نسبت داده می‌شود. این دوره با عصر دوم میانی مصر (حکومت هیکسوس) همخوانی دارد.

حکومت‌های ایران در آن دوران: در قرن ۱۷ و ۱۶ قبل از میلاد، منطقه‌ای که اکنون ایران نامیده می‌شود، هنوز یک واحد سیاسی یکپارچه نبود. تمدن اصلی حاکم در جنوب غربی ایران (خوزستان و فارس امروزی)، عیلامی‌ها بودند.

  • عیلامی‌ها تحت سلسله‌هایی مانند سوکالماه (۱۹۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد) حکومت می‌کردند.
  • از پادشاهان کلیدی این دوره می‌توان به کوتیر-ناهونته اول (حدود ۱۷۳۰ تا ۱۷۰۰ قبل از میلاد) و لیلا-ایر-تاش (حدود ۱۷۰۰ تا ۱۶۹۸ قبل از میلاد) اشاره کرد.
  • تمدن‌های محلی دیگری مانند ماننایی‌ها در شمال غربی و کاسی‌ها در غرب نیز وجود داشتند.

مقایسه و تحلیل

تفاوت فاحشی بین دو دیدگاه وجود دارد:

ویژگی دیدگاه سنتی (مذهبی) دیدگاه تاریخی (باستان‌شناسی)
دوره زمانی حضرت یوسف ۳۵۵۶ تا ۳۶۶۶ پس از هبوط آدم حدود ۱۷۰۰ تا ۱۶۰۰ قبل از میلاد
حاکم ایران پادشاهان ماد تمدن عیلامی (مانند کوتیر-ناهونته اول)
زمان ظهور مادها همزمان با یوسف حدود ۱۰۰۰ سال پس از یوسف (قرن ۸ تا ۷ قبل از میلاد)

ادعای دیدگاه سنتی مبنی بر همزمانی حضرت یوسف با مادها، با شواهد باستان‌شناسی در تناقض است. مادها (اقوام آریایی) حدود ۱۰۰۰ سال بعد از دوره تخمینی زندگی حضرت یوسف، وارد صحنه سیاسی ایران شدند. سلسله مادها از حدود ۶۷۸ قبل از میلاد آغاز شد ، در حالی که یوسف حدود ۱۶۰۰ قبل از میلاد زندگی می‌کرد.

بر اساس شواهد تاریخی و باستان‌شناسی، ایران در زمان حضرت یوسف تحت تسلط امپراتوری شناخته‌شده‌ای مانند هخامنشیان یا مادها نبوده، بلکه تحت فرمانروایی تمدن‌های پیش‌آریایی مانند عیلامی‌ها قرار داشت، که پایتخت آن‌ها شهر شوش بود. هیچ پادشاه ایرانی متمرکز و واحدی در آن دوران شناسایی نشده است.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

4 نظر

  • شیرزاد عادلپور

    اولاً اینکه توی گوش ما ایرانیها خوانده‌اند که شما آریایی هستید این همه دروغ و افسانه‌ای بیشتر نیست و ایرانیها از ابتدا در ایران ساکن بوده‌اند و کاسی‌ها در غرب و شمال غرب و ایلامی‌ها در جنوب غرب و در شرق ایران و افغانستان و ترکمنستان و قزاقستان و … سکاها یعنی فارسهای امروزی زندگی میکردند و اسلام باستان شامل دو منطقه بود در غرب شوشان و در شرق انشان حکومت و قدرت تا زمان به قدرت رسیدن کوروش کبیر در انشان در دست کوشانیان بود و عیلامیان همان نژاد لرهای ساکن جنوب غرب ایران بودند و شوشان همان لرهای بختیاری و انشانیان همان لرهای کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر و فارس کنونی هستند و بودند و اصالت لرها همان عیلامیان باستان هستند که تمدن آنها بیش از هفت هزار سال می‌رسد و به وضوح میتوان نزدیکی فرهنگی کوشانیان و انشانیان را در سنگ نگاره‌های به جای مانده دید و ملاحظه کرد. این است واقعیت تاریخ ایران و آریایی دروغی بیش نیست….موفق باشید.🙏🙏🙏🙏🙏

  • مدرس دانشگاه و محقق تاریخ

    یک سند و تنها یک سند بیاورید که در آن دوران یک سرزمین و حکومتی به اسم ایران وجود داشت من درجه تدریسی ام را به شما هدیه می دهم … در ضمن طبق تمام اسناد تاریخی مورد وثوق مادها اصالت تورانی و تورکیک داشتند
    مدرس و محقق و تحلیل گر تاریخ طهرونی

    • سند و مدرک که زیاده، منتها مهم اینه که کسی که منطقی باشه و سند و مدرک رو بپذیره!
      پژوهشی که در سال ۲۰۱۹ در نشریه معتبر PLOS Genetics منتشر شده، ضمن بررسی ژنوم ایرانیان، اطلاعات ارزشمندی درباره ساختار ژنتیکی این ملت ارائه کرده است. این مطالعه، که به سرپرستی «زهره مهرجو» و با همکاری پژوهشگران ایرانی و آلمانی انجام شده، داده‌های ژنومی بیش از ۱۰۰۰ نفر از یازده گروه قومی ایران را تحلیل کرده و به نتایج قابل‌توجهی دست یافته است.
      نتایج پژوهش رو خودتون برید نگاه کنید، اما یک قسمتش رو اینجا میگم، ترک های ایرانی(چه قشقایی چه آذربایجانی) از لحاظ ژنتیکی هیچ نسبتی با مغول ها ندارن و کاملا ایرانی هستن!! درواقع فقط زبان ترکی دارن، اینو به عنوان یک ترک زبان میگم، ما با افتخار ایرانی اصیل هستیم!!! البته که یک مشت آدم از این تفاوت زبان سواستفاده میکنن و قصد تفرقه افکنی میان ایرانیان رو دارن، بنابراین ما باید حواس خودمون رو جمع کنیم!!
      یه نتیجه جالب دیگه هم در پژوهش های ژنتیکی هست که دوست هم زبان هامون برن ببینن، حتی ترک های شرق ترکیه هم از لحاظ ژنتیک به ایرانیان نزدیک تر بودن تا آسیای میانه!!
      البته اینم اینم بگم، بشخصه معتقدم هیچ برتری قومی وجود ندارد و همه برابر هستن، با این حال بهتره ریشه هامون رو فراموش نکنیم و بدونیم کی هستیم…

    • کاری ندارم تواصلاخودت نگاه کن ببین بیشترترکها قیافه هاشون به این سرزمین واین شرایط آب وهوایی نمیخوره بیشترازنژادمغول یاخیلیهاشون هم نژادروس یا اروپایی هستن درهرصورت اگر مادها ترک بودن یه شاعربنام یه دانشمندبنام یه الفبای مستقل داشتن نه اینکه همه چی رو ازفارسهاتقلیدکنن، حتی دین اسلام روهم از فارسهادارن اگه ازعربها داشتن میگفتن صلاه نه ناماز ، انقدرفقرفرهنگی وادبی دارن که اردوغان اومده میگه نوروز عیدباستانیه ماست مرغ پخته خنده اش میگیره ،یااون علیف احمق میگه ورزش چوگان ورزش ملی ماست احمق جان حداقل اسمشو ترکی کنید بغد تاریخ روتحریف کنید

نظر خود را برای "تیرداد نامه" بنویسید