علت مرگ حضرت یوسف (ع)، سرنوشت یوسف پیامبر و محل دفن و قبر

یوسف پیامبر - joseph

حضرت یوسف (ع)، پیامبری که داستان زندگی پر فراز و نشیب او در قرآن، تورات و متون دینی ادیان ابراهیمی به تفصیل آمده، یکی از چهره‌های برجسته تاریخ انبیا است. زندگی او که با چاه، بردگی، زندان و در نهایت رسیدن به عزیز مصر گره خورده، همواره مورد توجه بوده است. اما پایان زندگی او، علت مرگ، سرنوشت همسرانش و محل دقیق دفن او چگونه رقم خورد؟ این گزارش بر اساس متون دینی و تفاسیر تاریخی، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد.

پایان زندگی و علت مرگ: مرگی طبیعی در اوج احترام

برخلاف بسیاری از داستان‌های دراماتیک، منابع معتبر دینی (اسلامی، یهودی و مسیحی) همگی بر یک نکته اتفاق نظر دارند: مرگ حضرت یوسف (ع) کاملاً طبیعی و بر اثر کهولت سن بوده است. هیچ نشانه‌ای از خشونت، بیماری خاص یا مرگ غیرطبیعی در متون اصلی وجود ندارد.

در حالی که در تورات (سفر پیدایش) سن مرگ او ۱۱۰ سالگی ذکر شده، برخی روایات اسلامی این سن را حدود ۱۲۰ سالگی تخمین می‌زنند. او در مصر، در حالی که در اوج قدرت و احترام بود، درگذشت. در سال‌های پایانی زندگی، او شاهد به ثمر نشستن نوادگان خود (از فرزندانش افرایم و منسی) بود و پیش از مرگ، برادرانش را که در جوانی به او ستم کرده بودند، کاملاً بخشید.

با این حال، برخی تفاسیر یهودی نکته‌ای جالب را مطرح می‌کنند: چرا یوسف (۱۱۰ سال) زودتر از برخی برادرانش از دنیا رفت؟ برخی مفسران یهودی این مرگ زودهنگام را به مسائلی مانند “غرور” یا رفتارهایی نظیر مومیایی کردن پدرش یعقوب نسبت داده‌اند، هرچند این موارد صرفاً تفسیرهایی حاشیه‌ای بر متن اصلی تورات هستند.

وصیت تاریخی و مومیایی شدن

مهم‌ترین بخش پایان زندگی یوسف، وصیت او بود. او که به وعده‌های الهی ایمان کامل داشت، پیش از مرگ، برادران و بنی‌اسرائیل را قسم داد که هنگام بازگشت به سرزمین موعود (کنعان)، حتماً استخوان‌های (جسد) او را نیز از مصر خارج کرده و به کنعان منتقل کنند. این وصیت، نمادی از ایمان عمیق او به بازگشت به سرزمین پدری‌اش بود.

پس از مرگ، طبق سنت مصریان، بدن حضرت یوسف مومیایی شد و در تابوتی قرار گرفت تا برای انتقال نهایی آماده باشد.

راز تابوت در رود نیل: اولین محل دفن

سرنوشت این تابوت پس از مرگ او، خود به داستانی جداگانه تبدیل شد. بر اساس روایات اسلامی و همچنین برخی تفاسیر یهودی (میدراش‌ها)، مصریان پس از مرگ یوسف، بر سر محل دفن او دچار اختلاف شدند. هر گروهی می‌خواست افتخار میزبانی مزار او را در منطقه خود داشته باشد تا از برکت وجودش بهره‌مند شود.

برای حل این نزاع، تصمیم گرفته شد که تابوت (برخی روایات می‌گویند تابوتی از مرمر) را در میان رود نیل دفن کنند تا آب رودخانه با عبور از روی آن، برکت را به تمام سرزمین مصر برساند. به این ترتیب، یوسف پیامبر سال‌ها (حدود ۴۰۰ سال) در رود نیل مدفون بود.

سفر نهایی: انتقال به فلسطین توسط حضرت موسی (ع)

صدها سال بعد، هنگامی که حضرت موسی (ع) قصد داشت بنی‌اسرائیل را از مصر خارج کند (واقعه خروج یا Exodus)، به یاد وصیت حضرت یوسف افتاد. طبق روایات، یافتن محل تابوت در نیل ممکن نبود، تا اینکه حضرت موسی (ع) با وحی الهی (یا به راهنمایی یکی از نوادگان یوسف)، محل دقیق آن را پیدا کرد. در برخی روایات آمده است که بنی‌اسرائیل دچار خشکسالی شده بودند و شرط رهایی، اجرای وصیت یوسف بود.

حضرت موسی (ع) تابوت را از نیل خارج کرد و بنی‌اسرائیل استخوان‌های یوسف را در تمام طول سرگردانی در بیابان، با خود حمل کردند.

قبر حضرت یوسف کجاست؟

محل دفن نهایی و دائمی حضرت یوسف، همان‌جایی است که خود وصیت کرده بود: سرزمین کنعان. استخوان‌های او سرانجام در شهر شِخِم (نابلس امروزی در فلسطین) به خاک سپرده شد. این مکان، دقیقاً در قطعه زمینی بود که پدرش حضرت یعقوب (ع) پیشتر آن را خریداری کرده بود.

 محل دفن حضرت یوسف در شهر شِخِم (نابلس امروزی در فلسطین)
محل دفن حضرت یوسف در شهر شِخِم (نابلس امروزی در فلسطین)

امروزه این مکان به عنوان “قبر حضرت یوسف” (Joseph’s Tomb) شناخته می‌شود و در روستای بلاطه، بین دو کوه جریزیم و ابال در نابلس واقع است. این مکان برای یهودیان، مسلمانان و مسیحیان مقدس است و متأسفانه در طول تاریخ، به دلیل مناقشات سیاسی، بارها مورد تخریب و بازسازی قرار گرفته است.

قبر حضرت یوسف (ع)
قبر حضرت یوسف (ع)

سرنوشت همسران یوسف: واقعیت تاریخی در برابر افسانه‌های ادبی

درباره همسران حضرت یوسف، منابع تاریخی و روایات ادبی تفاوت‌هایی قائل هستند:

۱. آسنات (Asenath)

در متن تورات (سفر پیدایش) و همچنین در اشارات قرآنی، همسر رسمی حضرت یوسف، آسنات، دختر «پوتیفرع» (Potiphera) کاهن شهر «اون» (On) در مصر بود. (توجه شود که این فرد با «پوتیفار» یا «عزیز مصر» که زلیخا همسرش بود، متفاوت است). آسنات مادر دو پسر یوسف، یعنی افرایم و منسی بود. در متون دینی اصلی، هیچ اطلاعاتی درباره چگونگی مرگ یا سرنوشت آسنات پس از مرگ یوسف وجود ندارد.

۲. زلیخا (Zulaikha)

زلیخا، همسر عزیز مصر (پوتیفار)، که داستان عشق پرشور و اتهام او به یوسف مشهور است، در تورات هیچ‌گاه همسر یوسف نشد و پس از ماجرای زندانی شدن یوسف، داستانش در تورات پایان می‌یابد.

اما در روایات ادبی و تفسیری اسلامی (مانند قصص الانبیاء الکِسائی و ادبیات عرفانی فارسی چون “یوسف و زلیخا” جامی)، داستان متفاوت است. در این روایات، زلیخا پس از مرگ همسرش (عزیز مصر)، توبه می‌کند، به خدای یوسف ایمان می‌آورد و با یوسف ازدواج می‌کند و به شکلی معجزه‌آسا جوانی خود را باز می‌یابد. در این داستان‌های ادبی (مانند مثنوی حمدی)، گفته می‌شود که زلیخا پس از مرگ یوسف، از شدت اندوه بر سر مزار او جان می‌سپارد.

هشدار در مورد روایات عامیانه

باید تأکید کرد که داستان‌های رایج در فرهنگ عامه، به خصوص آنچه در برخی سریال‌های تلویزیونی به تصویر کشیده شده، مبنی بر قتل زلیخا توسط آسنات از روی حسادت (مثلاً مسموم کردن او)، هیچ‌گونه پایه و سند معتبر دینی یا تاریخی ندارد و صرفاً ساخته و پرداخته داستان‌سرایی‌های معاصر یا برداشت‌های بسیار حاشیه‌ای است.

اسم فرزندان حضرت یوسف (ع) حاصل ازدواج با آسنات و زلیخا
اسم فرزندان حضرت یوسف (ع) حاصل ازدواج با آسنات و زلیخا

پایان زندگی حضرت یوسف (ع) برخلاف آغاز پرماجرایش، با آرامش و مرگی طبیعی در سن بالا رقم خورد. میراث او نه در چگونگی مرگ، بلکه در وصیت پرایمان او برای بازگشت به کنعان و درس بخششی که به برادرانش داد، نهفته است. مزار او در نابلس، نمادی از پایان سفر طولانی او از چاه کنعان تا بازگشت نهایی به همان سرزمین است.

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

نظر خود را برای "تیرداد نامه" بنویسید